- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 155715 - 86/4
- وزن: 0.50kg
دو سال در تعطیلات
نویسنده: ژول ورن
مترجم : محمدتقی دانیا
ناشر: توسن
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 190
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1368 - دوره چاپ: 3
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
کتاب ، داستان گروهی نوجوان پسر هشت تا چهارده ساله انگلیسی و فرانسوی است که در آموزشگاه شبانه روزی معتبر ومحبوبِ "شرمان" در شهر آوکلند، پایتخت نیوزیلند (مستعمره مهم انگلستان در اقیانوس آرام) درس می خواندند. دو ماه تعطیلات، آزادی و خوشگذرانی برای آن ها شروع شده بود و پدر و مادرشان در فکر تفریحی برای آن ها بودند. ب
نابراین تصمیم گرفتند برای آن ها یک کشتی دو دکله آماده کنند و آن ها را برای این تعطیلات به یک سفر دریایی شش هفته ای بفرستند؛ اما آنها پس از از دست دادن کشتیشان در یکی از جزایر متروک اقیانوس آرام جنوبی گرفتار می شوند و این تعطیلات دو ماهه به تعطیلاتی دو ساله تبدیل می شود. ژول ورن در مقدمه ای که بر کتاب نوشته است هدف خود از خلق این رمان حادثه ای را ایجاد فضای رابینسون کروزوئه مانند دیگری برای نوجوانان بیان می کند و اینکه به دنیا نشان دهد نوجوانان وقتی به محک آزمایش گزارده شوند با تکیه بر شجاعت ها و استعداد هایشان چه قابلیت ها و توانایی های دارند.
هر چند نقطه شروع داستان کشور نیوزیلند (زلاند نو) است؛ اما در آن زمان (1860 میلادی)، نیوزیلند یکی از مستعمره های مهم انگلستان در اقیانوس آرام بود و قهرمانان این رمان در واقع همان نوجوانان انگلیسی و فرانسوی بودند که به همراه خانواده خود به آنجا مهاجرت کرده بودند (برای تحصیل، زندگی و ...). بغیر از گوردون چهارده ساله که بزرگترین پسر و آمریکایی بود و برادرانِ برایان و ژاک که فرانسوی بودند، بقیه نوجوانان انگلیسی بودند.
قبل از اینکه اروپاییان (اغلب انگلیسیها) در اوایل قرن ۱۹ مهاجرت به نقاط مختلف نیوزیلند را اغاز کنند، جمعیت "مائوری"ها در این شهر به حدود ۲۰ هزار نفر می رسید. اروپاییان با ورودشان سیاست جنگ با بومیان را در پیش گرفتند و به وسیله اسلحههای گرم خود تلفات سنگینی به بومیان وارد کردند ولی نتیجهای از این سیاست نگرفتند. تا اینکه فردی به نام "جوزف بروکز ولر" در ژانویه ۱۸۳۲ با خرید مناطق زیادی از مرکز و شمال ناحیه آوکلند و ایجاد کارخانههای ساخت مواد منفجره عملاً باعث تقویت بیشتر استعمار و تضعیف مائوریها شد.
سرانجام در فوریه ۱۸۴۰ میلادی قراردادی میان مائوریها و فرماندار جدید نظامیان بریتانیایی، "ویلیام هابسون" امضا شد. بر طبق قرارداد نه تنها آوکلند که به تدریج تا سال ۱۸۷۶ سرتاسر خاک ۲ جزیره شمالی و جنوبی زلاند نو، تحت تسلط دولت مرکزی تحت حمایت بریتانیا قرار گرفت.