- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 178687 - 6/3
- وزن: 0.50kg
دو خاطره از زندان
نویسنده: فرهاد بهبهانی , حبیب الله داوران
ناشر: امید فردا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 390
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ لبه بیرونی کتاب خاک گرفتگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
در مهمانی حاجی آقا و داستان یک اعتراف
خاطرات دو تن از دستگیر شدگان نامه ۹۰ امضایی به رئیس جمهور
" دو خاطره از زندان " عنوان کتابی است که از دو بخش تشکیل شده ، بخش اول تحت عنوان " در مهمانی حاجی آقا " خاطره زندان حبیب الله داوران و بخش دوم با نام " داستان یک اعتراف " بازگو کننده خاطره زندان فرهاد بهبهانی.
داستان کتاب از این قرار است که در اردیبهشت ماه سال 1369 به ابتکار "جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت ایران" نامه ای نوشته و منتشر می شود و چون به امضای نود نفر از خیرخواهان سیاسی و مذهبی می رسد به " نامه نود امضائی " معروف می شود.
این نامه سروصدای زیادی به پا می کند و خیلی از افرادی که این نامه را امضا کرده بودند به زندان می افتند. بعد از گذشت سال ها ، دو نفر از آنها خاطرات خودشان از زندان را در دوره و شکنجه ها و آزار و اذیت هایی که شدند در قالب این کتاب ذکر کردند.
... به تخت چوبی قرار گرفته در اتاق اشاره کرد و به من گفت : روی این تخت بر شکم دراز بکش . این کار را انجام دادم .سپس او دست و پاهای مرا به وسیله طناب به تخت بست. ... در این وقت روی تختی که دراز کشیده بودم ، زیرم خالی شد و من ، دست و پا بسته با تنه خویش ، در هوا بودم و حائلی بربدنم نبود.
فشار دردناکی مچ دست هایم را آزار می داد و سربازجو که به محل آمده بود ، خطاب به همکارش گفت : شروع کن و سپس زدن شلاق (کابل) برپاهای من شروع شد . تا ضربه 12 شمردم ولی بعد نفهمیدم چه شد . چون از حال رفته بودم .
این دفعه از دست هایم آویزان کردند و دو پایم را به هم بشتند و شلاق را بر پشت من می زدند . دست های من آویزان بود ، آن قدر درد داشت که درد شلاق های پشتم را کمتر حس می کردم ...
حبیبالله داوران، دکترای داروسازی و فرهاد بهبهانی، دکترای شیمی نویسندگان کتاب از جمله ۲۳ نفر دستگیر شده بودند. دکتر داوران در بخش اول کتاب ضمن شرح شکنجههای شدید جسمی و روحی در دوران حضور در بازداشتگاه توحید شرح میدهد که چگونه با یاد خداوند توانسته در برابر آنها دوام بیاورد.
و اما دکتر بهبهانی نیز به شرح شکنجههای زندان میپردازد و توضیح میدهد که چگونه در هم شکستهاست و حاضر به پذیرش انجام مصاحبه تلویزیونی شدهاست و همچنین میگوید که به همین دلیل بعد از زندان چگونه توسط همه همفکران طرد شدهاست.
در بخشی از این کتاب آمدهاست که دکتر بهبهانی با وجود داشتن چشم بند توانستهاست حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان را به عنوان یکی از بازجوها شناسایی نماید.