- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 147499 - 67/2
- وزن: 0.30kg
دنی دیدرو
نویسنده: گیتا می
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نسل قلم
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 120
اندازه کتاب: پالتویی - سال انتشار: 1370 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
دنیس دیدرو، نویسنده و فیلسوف سرشناس عصر روشنگری در تاریخ پنجم اکتبر سال ۱۷۱۳ میلادی در لانگر فرانسه بهدنیا آمد. پدرش در زمینه ساخت و فروش آلات برنده فعالیت داشت و در تجارت مردی موفق بود. دیدرو، تحصیلات اولیه خود را نزد عالمان فرقه یسوعی طی کرد و در همین دوره بود که به مطالعه کتاب علاقهمند شد و در این میان آثار کلاسیکی - از قبیل هورس و هومر - نزد او محبوبیتی خاص پیدا کرد.
دیدرو در سال ۱۷۳۲م، با اخذ درجه فوق لیسانس در رشته ادبیات و فلسفه از دانشگاه پاریس فارغالتحصیل شد و با اینکه پدرش او را به تحصیل در رشته پزشکی و حقوق توصیه میکرد، دنیس اکثر اوقات خود را صرف مطالعه کتاب و تفریحات شبانه میکرد.
بهدنبال توقف حمایتهای مالی پدر، دیدرو بهناچار در دفتر کار وکیلی بهنام کلمنت دوریس مشغول بهکار شد و پس گذشت دو سال، کار در دفتر وکالت را رها و در یک کتابفروشی کار خود را آغاز کرد. پس از ده سال زندگی به سبک و سیاق خود، دیدرو در سال ۱۷۴۳م با «آن توینت چامپیون» ازدواج کرد و برای تأمین مالی خانواده به ترجمه متون ادبی از زبان انگلیسی به فرانسه روی آورد.
پس از چندی، زندگی مشترک آنها طعم تلخی به خود گرفت که سرآغازش جملهای بود که «آن» بر زبان آورد: «من کتابی را که در تعالی روح آدمی تأثیری نداشته باشد، حاضر نیستم حتی لمس کنم.» و دیدرو در مقابل، برای تغییر عقیده او، تنها آثار ادبی سطح پائین را برایش میخواند. در خلال چنین کش و قوسهایی بود که دیدرو دل به بانوی دیگری بهنام «مادلین دو پوسو» باخت که نویسندهای توانا بود و بهترین اثرش با عنوان «شخصیتها» طی مدت زمان رابطهاش با دیدرو پدید آمد. در طول تمام این دوران، او رابطهای هم با «سوفی والاند» داشت که تا پایان عمرش ادامه پیدا کرد که نامههای او به «سوفی» بهعنوان مستندترین مدارک زندگی شخصی او بهشمار میرود که حاوی اطلاعات مهمی پیرامون طرز تفکر شخصی و همچنین اندیشههای آن دوره است.
دیدرو که از اوایل دهه ۱۷۴۰م تحت عنوان مترجم کار خود را آغاز کرده بود، در طول این دوران، «دیکشنری پزشکی» رابرت جیمز و آثار متنوع دیگری را به زبان فرانسه برگرداند. در سال ۱۷۴۶م، او کتابی فلسفی به رشته تحریر درآورد که حاوی مجموعهای از کلمات قصار و حکیمانه نیز بهشمار میآید. تمامی نسخههای این کتاب بهواسطه عقاید ضدمسیحیاش به دستور پارلمان پاریس سوزانده شد.
او در سال ۱۷۴۹م، طی کتابی با عنوان «نامه یک کور» به طرح پرسشی درباره وجود خدا پرداخت و بههمین دلیل، برای سه ماه به زندان انداخته شد. در ژوئیه ۱۷۴۹م بهدنبال پر شدن زندان باستیل، دیدرو را به زندان دیگری در وینسنس منتقل کردند. دیدرو در جایی مینویسد: «فاصله بین تعصب و بربریت گامی بیش نیست.