- موجودی: موجود
- مدل: 191375 - 97/3
- وزن: 0.30kg
دلواپس کهرم
نویسنده: حسن فرهنگ فر
ناشر: آهنگ دیگر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 140
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
میتوانم تصور کنم چهکار میکنند اما نمیتوانم چشمهایم را باز کنم. پلکهایم سنگین است. باید مرا آورده باشند پشت آن دری که رویش نوشته شده «هیس»، باید آنها، همه، پشت آن در منتظر خبری از من بوده باشند. زنم باید سراسیمه به اینطرف و آنطرف دویده باشد. پیش این دکتر، آن دکتر، پیش پرستارها و چیزهایی پرسیده باشد. باید حرف هیچکدامشان را باور نکرده باشد و دخیل بسته باشد به هرکدام که اول از همه به ذهنش آمدهاند.
مرد بقیه راه را باید پیاده برود، تا ده، تا اسب، علف، خاک. تا «آقا». حمد و سوره ای بخواند و بنشیند آن قدر بگوید، بگوید، بگوید.
تا بشود به سبکی یک برگ، یک سایه. تا یک دلگیری دیگر.
ودلگیری ابری دیگر که بیاید. بگذرد از خزر، بیاید بالا، بخورد به کمره البرز. برگردد.
بیاید بالای سرمرد و ببارد روی این همه قهوه ای. و مرد از پنجره نگاه کند و دلش بگیرد و بخواهد راه بیفتد اما نتواند و تنها تمام اضطراب جهان بریزد توی دلش و گلویش تلخ بشود که انگار نه انگار طعم عسل داشت.
و بعض گلویش را بفشارد و نتواند حتی بگرید.