- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 167200 - 99/4
- وزن: 0.80kg
دعوت به تماشای دوزخ
نویسنده: آلکسی دو توکویل , آیزایا برلین ,ماریو بارگاس یوسا , خورخه لوئیس بورخس
گزیده و ترجمه: عبدالله کوثری
ناشر: فرهنگ جاوید
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 480
اندازه کتاب: رقعی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1396 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
فکر میکنم ما در امریکای لاتین واقعیت را دوست نداریم. دنیای واقعی را دوست نداریم. بهنظرم این احساس ما را بهطرف داستان کشانده. اما معتقدم دو نوع داستان داریم. داستان مطلوب و داستان نامطلوب. داستان مطلوب همان داستان ادبی و هنرمندانه است که واقعیتهای بدیعی در رمان، شعر، نمایشنامه و سایر آثار هنری آفریده میشود. اما داستان نامطلوب زاییده ایدئولوژی است...
کتابی که در دست دارید مجموعه ی مقالات ادبی و سیاسی است به قلم نویسندگان و متنفکرانی که هریک تاثیری ژرف بر حوزه ی فکری خود داشته اند. از آنجا که مترجم کتاب دیرگاهی است در زمینه ی ادبیات امریکای لاتین کار می کند بیشتر آنها به قلم ماریو بارگاس یوسا و نویسندگانی چون بورخس و دیگران است اما لزوما همه ی مقالات به ادبیات این قاره مربوط نمی شود.
در بخش سیاست نیز مقالاتی از آلکسی دو توکویل و آیزیا برلین بر غنای مجموعه ی حاضر افزوده است. مقالات این کتاب حاصل تلاش بیست ساله ی مترجم است که در طی این سال ها در مطبوعات منتشر شده است. و امید می رود مجموعه ی آن ها ذیل عنوان دعوت به تماشای دوزخ بخشی از نیاز مشتاقان فرهنگ و اصحاب فکر و اندیشه را به متون نظری و تحلیلی برآورده سازد.
در کتاب دعوت به تماشای دوزخ بیشتر از ۴۰ مقاله وجود دارد که هر کدام به تنهایی جذابیت خاص خودش را دارد و خواننده میتواند این مقالات را در کنار دیگر مطالب و کتابهایی که میخواند مطالعه کند. مخصوصاً مقالات ادبی را میتوان هرچند وقت یک بار مطالعه کرد و از نقدهای یوسا نهایت استفاده را برد.
بخش نخست کتاب حاضر مقالات ادبی است که حجم کمتری نسبت به مقالات سیاسی دارد و عمده آن را بارگاس یوسا نوشته است. یوسا نگاهی عمیق و هوشمندانه دارد و بدون شک در هر مقاله خواننده را شگفت زده میکند. ضمن اینکه با مراجعه به نقدهای یوسا در این کتاب میتوانید یک لیست مطالعه بسیار خوب جمعآوری کنید. لیستی از کتابهای درجه یک که هر موقع مطالعه کردید، نقد و بررسی جانداری هم از آن در دست خواهید داشت.
یوسا در کتاب دعوت به تماشای دوزخ به بررسی این کتابها میپردازد:
دل تاریکی اثر جوزف کنراد
پیرمرد و دریا اثر همینگوی
سرنوشت بشر اثر آندره مالرو
بیگانه اثر آلبر کامو
مرگ در ونیز اثر توماس مان
در بخش ادبی مقالات خواندنی و بسیار خوب دیگری وجود دارند که به عنوان مثال میتوان به مقاله تورگینف با عنوان «قهرمان شک و ایمان: نگاهی به تصویر هملت و دن کیشوت دو شاهکار تفکر شمالی و جنوبی»، مقاله «سرخوشی و کمال: گفتوگوی رابرت بویرز و جین بل-ولادا با ماریو بارگاس یوسا» و مقاله ولادیمیر نابوکوف با عنوان «تامارا» اشاره کرد.
یکی از جالبترین مقالات این بخش مقالهای با عنوان «آینده ادبیات» است که یوسا در آن درباره امکان مرگ ادبیات صحبت میکند. این مقاله در واقع پاسخ به صحبتهای پروفسور جرج استاینر است که اعتقاد دارد «فرهنگ در آینده نزدیک خودش را از شر ادبیات خلاص میکند» چراکه تکنولوژی و واقعیت مجازی زندگی انسانها را بسیار دگرگون میکند. اما یوسا اعتقاد دیگری دارد و میگوید: «روشن است که کتاب با این حملهها نمیمیرد.»
عنوان کتاب " دعوت به تماشای دوزخ " مقالهای از یوسا درباره کتاب مرگ در ونیز است اما در یک نگاه کلی به مقالات سیاسی کتاب و تصویری که این مقالات از جهانی که ساختهایم و هماکنون پیش چشم ما قرار دارد نزدیکتر است. بیشتر مقالات سیاسی کتاب دوزخ و شیاطین روی زمین را به تصویر میکشند و به نقد ایدئولوژی و تفکرات خشک میپردازند. به قول شکسپیر: «جهنم خالیست، همه شیاطین اینجا [روی زمین] هستند.» در نظر بگیرید از قرنها قبل، چه انقلابها و تغییر و تحولها که رخ نداده و همه آنها از دم صحبت از آزادی و برابری و نجات انسات میزدند اما به قول آیزایا برلین: «شگفتا که پیامدهای انقلاب چقدر با آنچه در تصور داشتند متفاوت از آب درآمد.»
در مقالههای کتاب آرمانها و اهداف ایدئولوژیهای مختلف، سیاستهای اقتصادی، چهرههای برجسته ادبی و سیاسی، آزادی انتخاب، اخلاق، خوشبختی، اهمیت جایگاه عقل و تفکر، دموکراسی و آزادی فردی و بسیاری از مسائل دیگر بررسی میشود اما در نهایت وقتی به نتیجهگیری همه آنها نگاه میکنیم، میبینیم که دنیا به سمت بهتر شدن پیش نرفته است. انسانها از تاریخ و گذشته خود هیچ درسی نگرفتهاند و تقریبا در هیچ کجای جهان حکومتی که دستش پاک باشد وجود ندارد. به قول باربارا تاکمن: «علم حکومت کردن در مقایسه با سایر موارد پیشرفتی نداشته است.»
در این میان اما راهی برای بهتر زندگی کردن، به شکل فردی وجود دارد و آن توقف تلاش برای نجات همگان است. بهتر است فقط چتری بالای سر خودمان بگیریم. بهتر است خودمان آدمی با اصول و فلسفه مشخص باشیم و آن کدهای اخلاقی خاص را زیر پا نگذاریم. در واقع بهتر است اول خودمان را نجات دهیم چون جامعه از خود ما تشکیل شده است.