- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 201593 - 108/2
- وزن: 1.00kg
دستور الوزرا
نویسنده: غیاث الدین بن همام الدین
به کوشش: سعید نفیسی
ناشر: اقبال
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 529
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1355 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
دستور الوزراء یا خلاصه الاخباری فی بیان احوال الاخیار کتابی است در تاریخ ایران تا عصر حکومت صفوی و یکی از ویژگی های اثر اینست که از کتابهای رجالی درشرح حال وزرای معروف تاریخ ایران می باشد . ظاهرا انگیزه تالیف کتاب، تقدیم آن به عنوان تحفهای به خواجه محمود، وزیر ابو الفتح سلطان حسین بهادر خان بوده است.
این اثر، در سال ۹۰۶ ق تالیف شده و احوال وزرای اسلام تا همان زمان، در آن آورده شده است، بار دیگر در سال ۹۱۴ ق، تجدید نظر شده و حوادث پس از ۹۰۶ به علاوه شرح حال دوازده وزیر دیگر، بر آن افزوده شده است و به همین جهت از این کتاب دو روایت در دست است. نگارنده، روایت اول را به نام کمال الدین خواجه محمود، وزیر سلطان حسین بایقرا نوشته و در روایت دوم، نام او را هم چنان باقی گذاشته است.
مصحح در دیباچه، پس از شرح حال و تالیفات مؤلف، به توضیح کتاب حاضر پرداخته و بیان میدارد هنگامی که به تصحیح آن مشغول شده، حجم حواشی و تعلیقات را در نظر نگرفته و لذا مطالب را در پای همان صفحات ننوشته است، ولی چون کتاب به پایان میرسد، متوجه شده که حواشی و تعلیقات چندین برابر متن شدهاند و بدین ترتیب به ناچار از اضافه کردن آنها در پایان کتاب صرف نظر میکند و در تصحیح خطاهای متن نیز، تنها غلطهای فاحش را اصلاح کرده است.
مؤلف بعد از ذکر این حدیث که «اذا اراد الله بالامیر خیرا جعل له وزیر صدق ان نسی ذکره و ان ذکر اعانه» بیان میکند که محکم شدن مبانی خلافت و کامرانی و آماده شدن سلطنت و جهان بانی بدون تدبیر و مشورت وزیری صافی ضمیر و آگاه، ممکن نخواهد بود و لذا به عنوان مثال، مطالب را با ذکر شمهای از مناقب و مفاخر آصف بن برخیا و بزرجمهر حکیم آغاز میکند.
غیاث الدین بن همام الدین معروف و ملقب بخواند امیر بواسطه کتاب حبیب السیر یکی از نامی ترین نویسندگان پارسی در سده دهم هجری است، زیرا که این کتاب شاید هنوز هم جامع ترین کتابیست که در تاریخ ایران تا آغاز دوره صفوی نوشته شده است:
با آنکه این مرد از نویسندگان نامی زمان خویش بوده و مدتها در دربار پادشاهان زمانه راه داشته و بپایه ای بلند رسیده است از احوال وی آنچنانکه باید و شاید در کتاب های ما چیزی نیست و تنها بمختصری میتوان درباره او بسنده کرد.
خواجه غیاث الدین معروف و ملقب بخواند امیر (یا خوندمیر و یا خواندمیر و یا خوندامیر) پسر خواجه همام الدین بن خواجه جلال الدین بن خواجه برهان الدین محمد شیرازی بود و از جانب مادر نواده (دخترزاده) میرخواند محمد بن امیر برهان الدین خاوند شاه بن شاه کمال الدین محمود بلخی مؤلف نامی روضه الصفا (متوفی در 66 سالگی در دوم ذیقعده 903) بود که از سادات معروف ماوراء النهر بوده اند و از خاندان خاوند سید اجل بخاری و نسبشان بزید بن علی بن حسین می رسیده است.
خالوی وی نظام الدین سلطان احمد صدر نیز از مردان نامی قرن نهم بوده است. پدر خواندامیر خواجه همام الدین چندین سال وزیر سلطان محمود پادشاه سمرقند عم ظهیر الدین بابر بوده است.
چون جد مادریش در هرات میزیسته گویا وی نیز در هرات در حدود سال 880 ولادت یافته است چنانکه بیشتر از زندگی خود را نیز در هرات گذرانده است. گویا در جوانی بدربار سلطان حسین بایقرا ابو الغازی پادشاه نامی دانش پرور خاندان تیموری راه یافته و در میان وی و سلطان حسین و امیر نظام الدین علیشیر امیر بزرگ و دانش گستر دربار وی و شاهزادگان تیموری مخصوصا بدیع الزمان میرزا پسر مهتر ابو الغازی سلطان حسین روابطی پیوسته شده است و پس از مدتی بخدمت بدیع الزمان میرزا اختصاص یافته چنانکه در زمان مرگ سلطان حسین میرزا در ماه ذیحجه 911 در دربار نبوده و در رکاب بدیع الزمان میرزا بوده است.
در بهار سال 912 که محمد خان شیبانی در ماوراء النهر پیشرفت میکرد و بدیع الزمان میرزا و برادرش مظفر حسین میرزا که در پادشاهی شریک بودند در اندیشه آن شدند که با شیبانی جنک کنند خواند امیر را فرمان دادند که بقندهار رود و شاه بک ارغون خداوند قندهار را بیاری ایشان برانگیزد. وی در راه چون بهرات رسید بواسطه مرگ جوجک بیگم دختر بدیع الزمان میرزا و پیشرفتهای محمد خان شیبانی نتوانست بقندهار رود.