درمان افسردگی ؛ اختلاف نظرهای گذشته و نگرش جدید

درمان افسردگی

نویسنده: پلا جی. کلیتون , جیمز المر بارت
مترجم: حسن سلطانی فر
ناشر: آستان قدس رضوی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 544
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1369 - دوره چاپ: 1

کیفیت : نو ؛ جلد کتاب خاک گرفتگی مختصری دارد

مروری بر کتاب

 اختلاف نظرهای گذشته و نگرش جدید

درمانگران شناختی- رفتاری اعتقاد دارند که در مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب یا .. باید محرکی که باعث ترس و استرس شده است را یافت. مثلا ممکن است فرد به هر علتی از محرکی که در حالت عادی ترس آور و استرس زا نیست بترسد. در این مواقع درمانگر با سوالاتی به این خواهد رسید که چرا فرد از وضعیتی می ترسد که به طور طبیعی ترس آور نیست؟

مثلا فردی از صدای بوق ماشین می ترسد زیرا او در گذشته شاهد تصادفی شدید بوده است و هم زمان بوق ماشین ها با آن وضعیت همراه شده بنابراین هر بار بوق ماشین تداعی کننده تصادف شدید است. به ترس از بوق ماشین در این جا ترس شرطی شده می گوییم. درمانگران رفتاری اعتقاد دارند که مشکلاتی نظیر افسردگی و ... نتیجه ی ترس های شرطی شده هستند.

آنان اعتقاد دارند که ترس ها باعث اجتناب و اختلالات متعددی می شود. درمانگران شناختی هم اعتقاد دارند که تفکرات خودآگاه بر رفتار فرد تاثیر می گذارند. حالا رویکرد شناختی - رفتاری ترکیب این دو هست و درمانگران این رویکرد می گویند که تفکر ما بر روی رفتار ما تاثیر می گذارد.

نگارندگان در این کتاب، اطلاعاتی را در زمینه‌ی بیماری افسردگی به دست می‌دهد که عبارت‌اند از: عوامل موثر در پیدایش افسردگی، علایم فیزیکی و روحی بیماری، ذکر تجربیات شخصی خویش در مبارزه‌ی پنج‌ساله با این بیماری، علایم اولیه‌ی بیماری، داروهای موثر در درمان بیماری، نکاتی چند در خصوص رفتار با بیماران افسرده از جمله سرگرم ساختن فرد افسرده و وادار ساختن فرد بیمار به حضور در اجتماع و سرانجام بخش پرسش و پاسخ.

برای هرکس موقیعت هایی پیش می آید که باعث غمگینی و ناراحتی او می شوند. غمگینی یعنی نارضایتی یا نوع ناخشنودی از زندگی، به خصوص وقتی کارها خوب پیش نمی رود. در واقع احساس غمگینی، نوعی واکنش نسبت به شرایط نامناسب زندگی است که معمولاً موقتی و گذراست و اختلال شدیدی در زندگی فرد، روابطش با دیگران و عملکردش ایجاد نمی کند. اما بیماری افسردگی، نوعی اختلال، شبیه به خیلی از بیماری های دیگر مثل آسم ، فشار خون، دیابت و . . . است که معمولاً در اثر ترکیبی از عوامل زیست شناختی (مثل استعداد ژنتیکی)، عوامل روان شناختی (نوع شخصیت افراد)، و عوامل اجتماعی (انواع محرومیت ها) به وجود می آید و منجر به احساس رنج شدید روانی و افت عملکرد فرد می شود. نکته دیگری که باعث غفلت در توجه به افسردگی می شود این است که اکثر ما فرد افسرده را کسی تصور می کنیم که کم سخن می گوید، در خود فرو رفته است، از اجتماع و معاشرت گریزان است، و بسیار گریه می کند.گرچه این علایم در بسیاری از انواع افسردگی دیده می شود، در واقع افسردگی نوعی بیماری هزار چهره است و در سنین و شرایط گوناگون، به اشکال مختلف بروز می کند. ولی خیلی وقت ها هم اصلاً افسردگی با علایم ذهنی و روانی ظاهر نمی شود، بلکه این جسم است که زبان این روان رنجور می شود.

بسیاری از افراد افسرده قبل از این که بیماری شان تشخیص داده شود نا مدتها به پزشکان گوناگون مراجعه می کنند و تحت بررسی های متعددی قرار می گیرند، زیرا مشکل و آنچه باعث آزار و ناراحتی آنان شده نه احساس غم و اندوه و لذت نبردن از زندگی، بلکه احساس سردرد، احساس خستگی دائمی، سوهاضمه، اسهال یا یبوست، بی اشتهایی،کم خوابی، عدم تمایل جنسی و این گونه مشکلات جسمانی بوده است.

معمولاً این افراد حتی وجود افسردگی را هم در خود انکار می کنند یا آن را ناشی از مشکلات جسمی خود می دانند و مثلاً می گویند مگر می شود آدمی که هر روز سر درد دارد یا شبها خوب خوابش نمی برد روز بعدش سرحال و شاد باشد؟ خیلی از این افراد افسردگی را در خود انکار کرده و آن را به شکل های دیگری غیر از خود افسردگی ابراز می کنند. آنها از مراجعه به پزشک ابا داردند، به این خاطر که از اعتراف به افسرده بودن احساس شرم یا گناه می کنند و نگران هستند که مورد سرزنش دیگران واقع شدند.