- موجودی: موجود
- مدل: 195205 - 69/3
- وزن: 0.80kg
در سراشیبی به سوی گومورا
نویسنده: رابرت. اچ. بورک
مترجم : الهه هاشمی
ناشر: حکمت
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 788
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1389 - دوره چاپ: 5
مروری بر کتاب
ليبراليسم مدرن و افول آمريكا
نویسندهِ كتاب كه از قضات عالی‌رتبه آمریكا است، در حسرت دهه 60 جامعه امریكا است و لیبرالیسم مدرن غرب و دعاوی «تساوی طلبی افراطی» و «فردگرایی افراطی» آن را موجب افول و سقوط امریكا دانسته و منشاء آن را در دوری جامعه امریكایی از اخلاق و مذهب و نهادهای مربوط به آنها در سطح جامعه و نیز معتقدات فردی اعضای جامعه می‌داند.
نویسنده در كمال هوشمندی آن قسمت از فرهنگ امروزین امریكا را كه سیاه است به باد انتقاد قرار می‌دهد و نشان می‌دهد كه لیبرالیسم مدرن، برخلاف وعده و وعیدها و قول و قرارهای ایجاد خوشبختی برای تك‌تك افراد جامعه و به ویژه روشنفكران، حاصلی جز فساد اخلاقی بی‌سابقه به بار نیاورده است. قربانیان اصلی این فسادها متأسفانه فقیرترین و ضعیف‌ترین قشر جامعه امریكا هستند، كسانی كه بیش از هر چیز و هركس به حمایت یك فرهنگ سالم نیازمندند. كتاب حاضر اعتراضیه‌ای علیه فرهنگ امروزین امریكا و به طور كلی جهان غرب است.
كتاب از سه فصل تشكيل شده است. در مقدمه اين كتاب قلم نويسنده، آمده است: دو فصل نخستين اين كتاب درباره دهه 60 شصت (ميلادي) است؛ دهه‌اي كه در آن روش‌هاي خاص فكري و اجتماعي كه در كليه كشورهاي غربي در حال نضج‌گيري و غليان بود، كاملا به صورت روش‌ها و افكار خاصي به جهان غرب عرضه شد و شورش‌ها و طغيان‌هاي حاصل از برخورد عقايد در اين دهه به اوج خود رسيد. دهه شصت 60 يعني سال‌هايي كه در آن همه چيز و هر چيز در غلافي سياسي فرو رفت و به مجموعه فعاليت‌ها و فرهنگ غرب جنبه‌اي سياسي داد و به همين دليل است كه امروزه همه چيز در فرهنگ ما(امريكا) «جنبه سياسي» دارد.
البته عكس اين قضيه هم صادق است يعني كليه جنبه‌هاي سياسي ما هم، «رنگ فرهنگي» دارد. امروزه فرهنگ ما آمريكايي‌ها از نظر هويت فردي، فرهنگي است نو، تجزيه شده كه دستخوش شقاق سياسي است. ما خلاق ميدان‌هاي وسيعي از يكه‌تازي سليقه‌هاي سياسي و صحنه‌هاي وحشيانه جنگي، سياسي-فرهنگي بوده‌ايم. در يك سوي اين ميدان‌ها، دموكرات‌ها و در سوي ديگر جمهوري‌خواهان در برابر يكديگر صف‌آرايي كرده و از نظر فرهنگي در اين هم‌آوردي، عقايد و نظرياتشان كاملا مخالف يكديگر است.
برخورد عقايد اين دو گروه به اندازه‌اي شديد بوده و هست كه در حقيقت مسئول واقعي ويرانگري و تاراج فرهنگ امروزي در اين جامعه است و اينها همه تحت تاثير «ليبراليسم مدرن» صورت گرفته است. در فصل‌هاي پنجم و ششم درباره قدرت و تاثير عواملي كه به ترقي و پيشبرد اهداف «ليبراليسم مدرن» كمك كرده است بحث كرده و اين عوامل را يك به يك مورد بررسي قرار خواهيم داد: مثلا طبقه «روشنفكر» و بازوي اصلي ان طبقه يعني سيستم قضايي (در اين كشور) كه در راس آن ديوانعالي كشور آمريكا قرار دارد.
بخش دوم كتاب از فصل‌هاي هفتم تا پانزدهم تشكيل شده كه به بررسي كاربرد موسسات و تشكيلات و نهادهاي مختلف اختصاص دارد. اين نهادها در واقع كانون برخوردهاي فرهنگي است كه به دليل رخنه دو جانبه «ليبراليسم مدرن» ايجاد شده است منظور از رخنه دو جانبه يكي نفوذ «فرد پرستي» و ديگر رخنه «تساوي طلبي افراطي» است. در همين بخش از كتاب ما مسايلي را كه در مقدمه به آن اشاره كرديم، نزول و سقوط فرهنگ عمومي، مورد سانسور، رشد جنايات، رواج تولد نوزادان نامشروع مسئله رفاه عمومي، سقط جنين و مورد آسان‌ميري يعني كشتن بيماران مبتلا به بيماري‌هاي لاعلاج براي خاتمه بخشيدن به درد و رنج آنان، مسايل جنسي و ارتباط آن با سياست‌ها، فمنيسم ريشه‌اي و يا فمنيسم راديكال، مشكلات نژادي، زوال تفكر و انديشه، وجود برخوردهاي مذهبي، پاشيدگي، شقاق و اختلاف در جامعه كه گروه‌هاي مختلف را در مواضعي مخالف يكديگر قرار داده است.
بخش سوم از دو فصل تشكيل مي‌شود. در اين دو فصل دو موضوع مورد بحث و بررسي قرار مي‌گيرد.
1) بررسي چگونگي آينده دموكراسي در آمريكا،
2) آيا جامعه آمريكا مي‌تواند و قادر است با توجه به كليه تحولاتي كه در طول سي سال گذشته صورت گرفته و جرياناتي كه اين جامعه را به مسير سقوط مي‌كشاند، تغيير جهت داده و به عبارت ديگر عقربه‌هاي زمان را به گذشته‌هاي بهتر بازگردانده و از سقوط در سراشيبي «گومورا» اجتناب ورزد؟»
