- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 149399 - 48/5
- وزن: 0.20kg
در ستایش شرم
نویسنده: حسن قاضی مرادی
ناشر: اختران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 144
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1387 - دوره چاپ: 5
مروری بر کتاب
جامعه شناسی حس شرم در ایران
هان، ای شرم سرخی ات پیدا نیست!
شکسپیر، هاملت، پرده ی سوم
رنگ شرم، سرخ است؛ رنگ خشم و عصیان.
برای تعریف شرم باید ببینیم آیا شرم در چارچوب فرهنگ سنتی قرار می دهیم و یا در حوزه فرهنگ نو یا مدرن این دو مفهوم متمایزاست. به نظر من در فرهنگ سنتی مان شرم را به سه مفهوم می شناخته ایم: در فرهنگ دینی با مفهوم گناه، در فرهنگ عرفانی با مفهوم حیا و در فرهنگ عرفی با مفهوم خجلت و شرمساری. مهم تر از همه من بر این نکته تاکید دارم که وجه مشترک این نوع احساس شرم در این است که این عامل خارجی است که به سنجش کردار ما اقدام می کند و مبتنی بر قضاوتی که به ما می قبولاند ما را یا به احساس گناه یا حیا و یا خجلت و شرمساری سوق می دهد.
اما در فرهنگ نوین شرم به گونه ای تعریف می شود که خود فرد عامل درجه اول سنجش کردارهای خویش و قضاوت در مورد آنهاست. بر این اساس تعریف مارکس از شرم را مبنای بررسی خود قرار داده ام که می گوید: «شرم نوعی خشم به خویشتن است». در این تعریف این خود فرد است که کردارهایش را تحلیل می کند و اگر در آنها کمبودها یا ضعف ها و یا بروز خصایص منفی اش را بیابد به خودش خشم می گیرد. این خشم به خود، یعنی شرم، برای این که انسان بکوشد خودش را تصحیح کند اساسی است.
به هر واژه و پدیدهای میتوان از زوایای مختلف نگریست. مثلا از نظر زبانشناسی آن را مورد بررسی قرارداد، تاریخچهاش را دید، از نظر سیاسی و اجتماعی در موردش مداقه کرد.بر این اساس شرم و سرخ شدن هم که شاید در دهله اول، یک چیز روتین باشد که هیچ راز و رمزی در آن نهفته باشد، دنیایی معانی در بطن خود نهفته دارد.
در تجربه ی حس شرم، سرخی حاصل خشم به خود و در پی آن، تمایل به عصیان علیه خود است؛ خود چه به مثابه ی یک فرد، و چه یک گروه، یا سازمان، یا طبقه و یا یک ملت. ازهمین رو چه کمیاب می نماید این سرخی! آن هم برای ما ایرانیان که چه بسیار از نگریستن به خود و نقد خود گریزانیم و بنابراین چه اندک سرخ می شویم.
در ابتدای اثر نویسنده با تعریف شرم، توضیح حالات ناشی از آن و کیفیت شرم پرداخته و این کار را با ارجاعات گوناگونی که به مراجع فلسفی، ادبی و دینی داشته، انجام می دهد. پس از تببین مفهوم شرم، بحث تقصیر و احساس گناه با تاکید بر مفهوم خود، مورد بررسی قرار می گیرد و کیفیت احساسات مذکور از این دریچه، تجزیه و تحلیل می شود.
وی سپس حس شرم را در میان مردم ایران زیر ذره بین می برد و با بررسی این حس در فرهنگ سنتی مردم ایران، مطالبی را تشریح می کند که در حیطه ی "جامعه شناسی حس شرم در ایران" قرار می گیرد. از مواردی که در این قسمت بررسی می شود، اخلاقیات دینی و بحث گناه، اخلاقیات عرفانی در کنار مفهوم حیا، ادبیات پندآمیز و حس خجالت و شرمساری است که نویسنده یک به یک آن ها را موشکافی می کند. وی همچنین حس شرم را در زندگانی سیاسی و اجتماعی ایرانیان نیز واکاوی کرده و پیوند استبداد و بی شرمی را در کنار مفهوم شرم در قلمروی اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد.