- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 181591 - 17/3
- وزن: 0.70kg
در سایه آفتاب
نویسنده: تقی پورنامداریان
ناشر: سخن
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 415
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1380 - دوره چاپ: 1
کیفیت : نو ؛ نوشته تقدیمی دارد
مروری بر کتاب
شعر فارسی و ساخت شکنی در شعر مولوی
در شعر «مولوی» علاوه بر ساخت شکنی های ناشی از جهان بینی و تجارب عمومی عرفانی، ساخت شکنی های تازه و متنوع تری رخ می دهد که ناشی از تجربه های خاص اوست و نمونه های مشابه آن را بیشتر از هر کتابی در قرآن کریم می بینیم.مولف در این کتاب در جستجوی بیان و تحلیل اسباب و صورت های همین ساخت شکنی های خاص شعر «مولوی» و تاثیر پذیری آن از متن قرآن کریم در حیطه شیوه بیان است.
...کوشش من در جهت برملاکردن بی منطقی های عادت ستیز شعر مولوی است که هم سبب می شود اقتدار دلالی متن تضعیف و در موارد بسیار از میان برود و معنایی که خواننده انتظار دارد آشکار نشود یا حداقل موانع متعدد در راه ظهور آن ایجاد گردد، و هم تحلیل ساز و کارهای این عادت ستیزی ها و کشف اسباب و علل آن است.....
نویسنده در بخش دیگر کتاب، تاثیر جهانبینی عرفانی و تجربههای خاص متاثر از این جهانبینی را به منظور مقایسه آن با بافت وحی، و تاثیر آن را بر ساختار زبان مولوی پی میگیرد .در بخش بعدی، تاثیر این جهانبینی بر زبان، و تحولی که مولوی در نتیجه تاثر از بافت ناشی از آن جهانبینی و تجارب عرفانی در غزل پدید آورده است تحلیل میشود .
مبحث دیگر کتاب درباره اسباب ساخت شکنی در غزل مولوی است ;به ویژه ساخت شکنیهایی که به ابهامهای گوناگون در غزل او منجر شده است .بخش آخر کتاب مربوط به شیوه بدیع داستانپردازی مولوی در مثنوی، همچنین ساخت شکنیهای دیگری است که مثنوی مولوی را از دیگر مثنویهای عرفانی متمایز میسازد .
در فصل نخست، نگاهی گذرا انداخته میشود به شعر فارسی و اشاره میشود که شعر کلاسیک از چه عناصری تشکیل شده است و این عناصرِ موسقایی، واژگانی، دستوری، بلاغی و معنایی چگونه بر سه رکن شعر یعنی زبان، صورت و قالب، و معنا اثرگذار خواهند بود و اصالت انتقال معنا در شاعران سبک خراسانی و عراقی که پیش از مولانا میزیستهاند مورد بررسی قرار میگیرد.
فصل دوم با عنوان «عشق و غزل» به تقسیم غزلهای کلاسیک فارسی به غزلهای عاشقانه (زمینی/انسانی) و عارفانه (آسمانی/الهی) اختصاص یافته و تفاوتهای این دو بیان شده است. بافت و موقعیت و اوضاع و احوال ارتباطی، معانی و مضامینی که به واسطۀ تفاوت ماهوی دو معشوق الهی و انسانی متغیر است موضوع اصلی این بخش کتاب را تشکیل میدهد. سپس ویژگیهای ماهوی معشوق زمینی و آسمانی به طور مجزا شمرده میشود. در پایان فصل اشاره میشود که یکسانی نسبی وضعیت شاعر عاشق در حالت استغراق در هر کدام از غزلهای عاشقانه و عارفانه، سبب میشود که دریافت معنا از دست گوینده خارج شده و در اختیار خواننده قرار بگیرد و هم از این روست که تشخیص غزل عارفانه و عاشقانه در مواردی ناشدنی و بسته به ذهنیت مخاطب است.
اما کشف اصلی نویسنده از فصل سوم با عنوان «زمینههای ساختشکنی و تحول در غزل مولوی» آغاز میشود. در این فصل ابتدا جزئیاتی در مورد گفتگو با حضور واسطه بیان میشود. پورنامداریان معتقد است شرایط خاصی که میان خداوند، پیامبر اکرم (ص) و مردم که به ترتیب نقش فرستنده، واسطه و گیرندۀ پیام را بر عهده دارند سبب شده است که قرآن کریم ساختاری خاص پیدا کند؛ ساختاری که تغییر آزاد متکلم و مخاطب در روایت را سبب میشود.
در فصل چهارم اشاره میشود که مولانا چگونه و با چه استنادی بی که چون پیامبران مقام رسالت و ابلاغ پیام حق را به مردم داشته باشد، در احوال عارفانۀ خود تجربه میکند و از این رو گاهی شعر او از طریق این تجربه، به ساختاری چون ساختار بیان قرآن نزدیک میگردد و وحینمون میشود. به واقع مولوی در اشعار خویش، بر اساس قوانین حاکم بر زبان، گاه متکلم است و گاه مخاطب. سپس بحث «فرامن» از نگاه محققان پیش مولانا، خود مولانا و ابن عربی و ارتباط مستقیم با خدا و فرامن و بافتار وحیگون غزلهایی از مولوی مطرح میشوند.
«مولوی و تحول در غزل» عنوان فصبل پنجم کتاب «در سایۀ آفتاب» است. رفتار تازه با زبان در غزل عارفانه و از میان رفتن رابطۀ دال و مدلولی در این شیوه، آغازبخش این فصل از کتاب است. نکتۀ اصلی در این فصل، بیان این مطلب است که شاعر عارفی چون مولانا، تجربههای ماورای تجربههای شخصی و مشترک را قرار است انتقال دهد اما ابزار، همان ابزاری است که برای بیان تجربههای شخصی و مشترک نیز به کار میرود. این موضوع زبان را از خصلت و وظیفۀ طبیعی خود که انتقال معنای تجربههای مشترک است عاری میسازد و به آن ویژگی سمبلیک میبخشد و به همین دلیل است که برخی اشعار او به تعداد خوانندگانش، مخاطب دارند.
اسباب و صور ابهام در غزلهای مولوی با نگاهی به موسیقی و تصویر در آثار او، موضوعی است که در فصل ششم کتاب مورد بررسی قرار میگیرد. بررسی موسیقی خاص برخی غزلهای مولوی، نگاهی به ترکیب متناقضنمای «گویای خاموش» و گردش بیقرینۀ مخاطب و متکلم و همچنین تصویرپردازیهای رمزی و منحصر به فرد مولانا مبتنی بر تشبیه، استعاره و شخصیتبخشی، مطالب اصلی این فصل از کتاب را تشکیل میدهند.