- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 130562 - 117/4
- وزن: 0.20kg
در راه سیرنا
نویسنده: آنتوان چخوف
مترجم: بیژن راستی مقدم
ناشر: آبان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 60
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1355 - دوره چاپ : 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
در این داستان این مجموعه نویسنده به واکاوی مشکلات شخصی، اجتماعی و سیاسی میپردازد و بخشی از تاریخ را روایت میکند. چخوف در میان توصیفاتی که از رفتار شخصیتهای داستانی دارد به نقد تفاوت ظاهر و باطن انسانها میپردازد و برخی صفات انسانی را نکوهش میکند.
وقتی چخوف افسرده از مرگ برادر به بیماری سل، با قطار و قایق خود را به جزیره رساند، تنها یک هدف در در سر داشت: دیدن زندگی ناگوار «زندانی»ها. به عنوان نویسنده در آن زمان در اوج شهرت و محبوبیت بود. نمایشنامههایش در تئاتر مسکو روی صحنه میرفتند و داستانهایش در مهمترین نشریات به چاپ میرسیدند.
پس او دنبال چه بود؟ اگر کتاب را ورق بزنیم به روشنی متوجه میشویم او سراغ همان چیزی میرفت که بعدها به آن معروف شد: «شفقت». بارقه انسانی که خود را در یک لحظه همچون صاعقهای کوچک نشان میدهد. چخوف به ساخالین رفت. با زندانیان نشست و برخاست کرد تا بیواسطه با منبع لایزال رنج و آنچه خود «نهایت خرد شدن بشریت» مینامید، آشنا شود. حاصل کار و سر و صدایی که بعد از چاپ به پا کرد، منجر به تحقیقات رسمی از سوی دولت روسیه شد و آغازی را برای تغییر رقم زد.
چخوف در ۲۹ ژانویه ۱۸۶۰ در شهر تاگانروک، در جنوب روسیه، شمال قفقاز، در ساحل دریای آزوف به دنیا آمد. پدربزرگ پدریاش در مِلک کُنت چرتکف، مالک استان وارنشسکایا، سرف بود. او توانست آزادی خود و خانوادهٍ خود را بخرد. پدرش مغازهٔ خواربار فروشی داشت. او مرد مذهبی خشنی بود و فرزنداناش را تنبیه بدنی میکرد. روزهای یکشنبه پسرانانش (او ۵ پسر داشت که آنتوان دومین آنها بود.) را مجبور میکرد به کلیسا بروند و در گروه همسرایانی که خودش تشکیل داده بود آواز بخوانند. اگر اندکی ابراز نارضایتی میکردند آنها را با چوب تنبه میکرد...