- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 59128 - 52/3
- وزن: 1.00kg
- UPC: 180
در دربار شاهنشاه ایران
نویسنده: انگلبرت کمپفر
مترجم: کیکاووس جهانداری
ناشر: انجمن آثار ملی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 380
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1350 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : عالی ~ درحد نو ؛ کتاب فاقد فرمان و عکس ابتدای کتاب می باشد ، شناسنامه و صفحه اول پیشگفتار کتاب افتادگی دارد
مروری بر کتاب
همراه با نقشه ها ،طرح ها و نقاشی های کمپفر
نوشتههای من، کار یک نویسنده پشتمیزنشین و فانتزینویس نیست، بلکه من آنچه را مینویسم که یا تازگی دارد یا آن که پیشینیان آنها را به طور کامل ننوشتهاند، به عنوان یک مسافر محقق راه دیگری برای من غیر از دقت کامل در آنچه میدیدم و برای ما تازگی داشت موجود نبود....
کمپفر علاوه بر نقاشی، در طول سفرهایش در ایران نقشههای پیماش شده و طرحهایی از باغهای اصفهان و دیگر شهرهای ایران تهیه کرد که ما را با باغچههای تکتک باغهایی که امروزه به کلی از بین رفتهاند آشنا میکند. در میان این نقشهها به دورنمای مشهوری با عنوان Planographia sidiregia) برمیخوریم که دولتخانه اصفهان را به تصویر کشیدهاست. این دورنما که اکنون در کتابخانه بریتانیا محفوظ است از قدیمیترین نقشههایی است که از دولتخانه اصفهان به دست آمدهاست.
بخشهایی از سفرنامه انگلبرت کمپفر که راجع به ایران بود در سال ۱۳۵۰ خورشیدی با عنوان «در بارگاه شاهنشاه ایران» از روی ترجمه آلمانی دکتر والتر هینتس به زبان فارسی منتشر شد. کمپفر در این کتاب به روشنی به تشریح دربار صفوی در دوره شاه سلیمان پرداخته و روند انحطاط آن را خاطرنشان میسازد. کتاب از شانزده فصل تشکیل شده. منابع مؤلف در تهیه کتاب، منابع ایرانی از جمله مهماندار سفارت بوده، او از کتاب و نوشتههای سایر سفرا و سیاحان دیگر نیز بهره بردهاست.
قسمت اول کتاب دربارهٔ اوضاع و احوال ایران در عهد مؤلف است و در جای جای آن اصطلاحات فارسی به کار برده، آن را به خط فارسی نوشته و شرح داده. قسمت دوم کتاب اختصاص به حوادث تاریخی و شرح اوضاع طبیعی ایران است.
فصل اول کتاب با عنوان «شاه ایران و دربار وی» به مسائلی مثل اقتدار شاه، مبری بودن فرمانروا از معصیت و گناه، القاب شاه، وسعت ایران و به طور کلی توصیف کلی از وضع سلطنت و دربار میپردازد. از نظر کمپفر شاهان صفوی هر چند پادشاهانی کاملاً آزاد هستند اما در کار مملکتداری جانب عدل، انصاف و عطوفت را رعایت میکنند. او در محدوده قاره آسیا به استثنای چین و ژاپن ایران را از نظر سیاست و علوم و فنون از سایر کشورها برتر میداند و بیان میدارد که آنسوی مرزهای گسترده ایران اقوامی چون روسها، تاتارها، هندیها، عربها و ترکها ساکنند و برای اینکه بتوان با این اقوام همزیستی مسالمتآمیز داشت باید در سیاست و مملکتداری زیرک و هوشیار بود. چرا که اگر جنگی درگیرد، پیروزی فقط با به کار بردن تمام قوا، ابزار و دلیری بسیار میسر میشود.
در بخش دوم از فصل اول به بررسی پیشینه خاندان صفوی پرداخته و چگونگی به قدرت رسیدن این سلسله در ایران شرح داده میشود. از دیگر موارد ذکر شده در این بخش داستان ملاقات تیمور با خواجه علی از مرشدان طریفت صفویه است. بخش سوم از فصل اول عنوان «ولیعهد» را بر خود دارد و از نحوه انتخاب جانشین پادشاه گفتگو کرده، وضعیت دربار ایران را شرح میدهد. کمپفر میگوید در تعیین ولیعهد تنها تبار پدری که از خاندان سلاطین صفوی است مطرح است و به اصالت خانوادگی مادر ولیعهد چندان توجهی نمیشود. سپس در انتقاد از وضعیت انتخاب و تعلیم ولیعهد مینویسد: «آینده ولیعهد مملکت نه با تربیت منظم تعیین میگردد، نه با تعلیم جدی و نه با نشست و برخاست با مردان لایق و شایسته، زندگی ولیعهد سراسر در اتاقهای حرمسرا میگذرد… و مصاحبینش خواجههای زنگی هستند.»
بخش چهارم از فصل اول از تاجگذاری ولیعهد و عواقب تغییر سلطنت صحبت میکند. او از نفوذ وزیر اعظم در پادشاه سخن میگوید و تلاش درباریان برای کسب نظر مساعد و مثبت شاه جدید. سپس به بررسی محافل و مجالسی میپردازد که برای اداره کشور برپا میشد اما بیشتر ساعات این مجالس به خوشگذرانی و نمایش و تشریفات میگذشت.
بخش پنجم از فصل اول از طرز زندگی شاه صفوی مینویسد که بیشتر دوران جوانی خود را با عیاشی و خوشگذرانی گذراندهاست و تنها در پایان عمر به فکر رعایا و نظم و امنیت مردم میافتد.
فصل دوم در رابطه با «تاجگذاری شاه سلیمان» است. کمپفر در این بخش ابتدا به پایان کار شاه پیشین، یعنی شاه عباس دوم میپردازد و سپس در بخش دوم از تشکیل شورا برای تعیین جانشین و اختلاف نظری که بر سر انتخاب حمزه یا صفی به عنوان جانشین پیش آمده بود مینویسد، او ذکر میکند که جلسهای به این منظور تشکیل شد و خواجهای به نام آغامبارک ناگهان نقشه بزرگان مجلس را یکسره برهم زد و باعث شد برخلاف نظر بزرگان، صفیمیرزا یا همان شاه سلیمان را که از مادری چرکسی بود به سلطنت انتخاب شود. بخش سوم از فصل دوم کتاب به بررسی تشریفات تاجگذاری شاه جدید میپردازد و از فرامین شاه جدید و سرانجام بادهگساری و عیاشی او میگوید. بخش چهارم با عنوان در ارکان سلطنت شاه جدید در بررسی مسائل و مشکلات بیماری شاه سلیمان و تاجگذاری مجدد و تغییر نام اوست.
بخش سوم کتاب با نام «شخصیت شاه سلیمان» به وصف شاه میپردازد و از جوانی و خوشگذرانی و همنشینی او با زنان حرمسرا سخن میگوید و اینکه شاه مرتباً از تفرجگاهی به تفرجگاه دیگر میرود و در مسیر حرکت خود فرمان قرق صادر میکند. او به خست شاه سلیمان اشاره میکند و صفات دیگر او را نظیر عطوفت، زودخشمی، عدالتدوستی، صلحدوستی، دینداری، خرافهپرستی، تنآسایی و تمایل به شهوترانی با ذکر داستانهایی در این موارد بیان میکند. از نظر کمپفر شاه سلیمان به کار دولت به کلی بیاعتنا بود.
فصل چهارم با عنوان «وزیر اعظم» به بررسی نقش و فعالیت وزیر در دربار صفوی میپردازد. کمپفر بیان میکند که وزیر با وجود تمام قدرت و نفوذی که دارد همواره از عاقبت کار خود در بیم و هراس است، مبادا مورد غضب شاه قرار گیرد و جانش را از دست بدهد بنابراین برای مقابله با این خطر به تملق و چاپلوسی رو میآورد تا موقعیت خویش را نزد شاه قویتر سازد. کمپفر همچنین به بحث دربارهٔ وزیر وقت دربار صفوی یعنی شیخ علیخان زنگنه میپردازد و از پایبندی این شخص به اعتدال و نظم سخن میگوید.
فصل پنجم با نام «قشون ایران و فرمانده آن» در دو بخش نوشته شده. در بخش اول از قورچیها، غلامان، تفنگچیان، توپخانه، سپهسالار و سردار و ویژگیها و خصوصیات آنها صحبت رفته است. بخش دوم به ترتیب پرداخت حقوق به افراد قشون اشاره شده اسست. کمپفر موقعیت ارتش و سپاه ایران را شرح داده و تعداد آنها را نود هزار تن برآورد کرده که در زمان صلح آنها را به نواحی مختلف مملکت فرستاده بودند. کمپفر به مشکلاتی نظیر نبودن نظم و تربیت نظامی و متحدالشکل نبودن یونیفرم آنها صحبت کردهاست.
فصل ششم «برجستهترین کارکنان دربار که در مجالس حق نشستن دارند» نام دارد و به بررسی درجه و مرتبه صاحبنظران دربار صفوی پرداخته و به ترتیب از ناظر، واقعهنویس، دیوانبیگی، ایشیکآقاسیباشی، مهتر، حکیمها، منجمین، مهماندارباشی، مستوفیان، میرشکارباشی، میرآخورباشی، میرآب، داروغه پایتخت و … صحبت شدهاست.
عنوان فصل هفتم «مستوفیگری ممالک و مستوفیگری خاصه» است و به ویژگیها و وظایف مستوفیان، دفترخانهها، نحوه تعیین و دریافت عواید املاک، چگونگی اخذ مالیات، هدایای سال نو و سایر هدایای ارسال شده برای شاه، سایر درآمدهای او و دولت و همچنین مخارج سالانه شاه مورد بررسی قرار گرفته شدهاست.
فصل هشتم کتاب «روحانیون و بقاع متبرکه» نام دارد و در آن به معرفی مقامات روحانی آن عصر به ترتیب صدر، موستوفی و موقوفات، متصدی موقوفات، وزیر موقوفات و سایر مشاغل روحانی نظیر شیخالاسلام، مجتهد، پیشنماز، متولیان، مؤذن، حافظین و حتی جاروکشها پرداخته شده. در ادامه از مساجد، محراب و منبر، تکریم امام، درویشی و فرقههای آن و از اختلاف بین دو فرقه حیدری و نعمتی صحبت شدهاست. همچنین به حوزههای علمیه، نحوه درس و تدریس، زندگی طلاب و طرز ساختمان مساجد نیز اشاره شدهاست.
فصل نهم با عنوان «تأسیسات داخلی دربار و بیوتات سلطنتی» به موضوعاتی از قبیل نحوه اداره امور داخلی دربار، وضعیت انبارها، کارگاههای سلطنتی، نقارهخانه و محل نگهداری حیوانات پرداختهاست. کمپفر در این بخش به باغ وحشی اشاره میکند که انواع حیوانات مثل اسب، شیر و ببر، پلنگ، فیل و سیاهگوش، پرندگانی نظیر طاووس و مرغ شاخدار، قره غاز و طوطی و حتی حیوانات نادری همچونن گربهزباد، سگ آبی، میمون، سنجاب، شترمرغ، گوزن و گرگدن در آن نگهداری میشدند تا در میهمانیهای رسمی به رخ سفرا و نمایندگان خارجی کشیده شوند.
فصل دهم تشریح «اداره ایالات و شهرها» و وضعیت اداری دربار است. مؤلف به مسائلی چون تقسیمات کشوری، دستگاه خان و درآمد و مخارچ آن، بیگلربیگیها، سلطانها و نحوه اداره شهرها پرداختهاست. او همچنین از رسم راهداری که از زمان شاه عباس اول برای حفظ امنیت جادهها و عبور و مرور ایمن کاروانها رایج شده، یاد کرده، اشاره میکند به دلیل بیتوجهی سلطان سلیمان، این تمهید مفید به مرور تبدیل به مشکل لاعلاجی در تجارت و داد و ستد شدهاست، چرا که عواید راهداری را به راهداران اجاره میدادند و آنها برای کسب درآمد بیشتر، در نبود کنترل و نظارت دولت، تبدیل به راهزنانی میشدند که مبالغ هنگفتی برای عوارض سفر تعیین میکردند.
فصل یازدهم بررسی «خصوصیات مهم دربار ایران» است، زبان رایج در دربار، انواع خط، آداب و رسوم درباریان، دین، زیارت، اعیاد و عزاهای ایرانیان، ترتیب جشنها و مراسم در این فصل بررسی شدهاند که در نتیجه ارتباط او با طبقه اعیان و بزرگان درباری بودهاست.
فصل سیزدهم با عنوان «کاخها و باغهای اصفهان» با دقت هر چه تمامتر به طرح باغها و کاخهای سلطنتی اصفهان به همراه نقشه میپردازد و از شکوه، ابهت و زیبایی آنها در مقایسه با باغهای مغربزمین سخن میگوید. کمپفر در مورد کاخهای عالیقاپو، چهلستون، باغ خلوت، انگورستان، باغ گلستان، باغ اوچ مرتبه، باغ بلبل یا هشت بهشت، باغ هزار جریب و تخت سلیمان توضیحات بیشتری داده ارائه دادهاست. با با ریزبینی به شرح موقعیت ارتش ایران پرداخته و رقم کل قشون ایران را در دوره شاه سلیمان نود هزار تن برآورد کردهاست.
فصل چهاردهم دربارهٔ «حرامسرای پادشاه» است. او در این بخش به توصیف معماری حرم و راههای ورود به آن پرداخته، تعداد زنان حرم شاه سلیمان را حدود چهارصد نفر تخمین زدهاست. سلسله مراتب زنان داخل حرم، خواجهسرایان، قرقچیها که خیابان و راهها را برای عبور شاه و همسرانش از جمعیت مذکر خالی میکردند و نفوذ خواجهسرایان در امور عمومی مملکتی، در این فصل مورد بررسی قرار گرفتهاند.
فصل پانزده در باب «موکب شاه ایران» است و به نحوه سواریهای شاه، از جمله سواریهای تفریحی، حضور در مراسم عید قربان و رفتن به ییلاق میپردازد و ذکر میکند که تمام این مراسم با تشریفات بسیاری همراه بودهاست.
فصل شانزدهم یا فصل پایانی کتاب به «پذیراییهای رسمی دربار» میپردازد. شرح ورود سفرا، اقامت و نحوه پذیرایی آنها از مسائل طرح شده در این فصل است.