- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 143744 - 93/6
- وزن: 1.00kg
در دادگاه تاریخ
نویسنده: ف. مدودف
مترجم: منوچهر هزارخانی
ناشر: خوارزمی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 815
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1360 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
وقوع جنگ جهانى دوم که بزرگترین ضربه ممکن را از بدو پیدایش بشر تاکنون بر پیکره تاریخى جوامع انسانى فرود آورده است، و از سویى و به ناحق موجب اعتبار بیشتر استالینیست ها را فراهم آورد و از سوى دیگر از بعد نظام ژئوپولتیک زعامت مقتدرانه و بى چون و چراى امپریالیسم آمریکا را پایه ریزى کرد.
جا دارد تاکید شود، آنچه آمریکا را از بعد از جنگ جهانى دوم به قدرقدرتى بى بدیل مبدل ساخت از یک طرف توان و انعطاف تکنولوژیک آن کشور در تبدیل تولیدات صنعتى سنگین و مادر به جنگ افزارهاى فوق العاده متنوع، زیاد و مهیب بود و از طرف دیگر دورى از صحنه کارزار که در درازمدت برترى آن را به خصوص نسبت به همپالگى هاى اروپایى اش محقق مى ساخت.
ضمناً از منظر دیگرى شایسته است ذکر شود رونق اقتصادى که از دهه ۱۹۴۰ آغاز شد و تا اوایل دهه ۱۹۷۰ ادامه یافت در پهنه جهانى ایالات متحده آمریکا را در مقام تولیدکننده عمده محصولات کشاورزى و صنعتى در جهان و همچنین به عنوان قدرت مسلط و یکتا در نظام سرمایه دارى جهان بدل ساخت. نباید دور از ذهن داشت که از اوایل قرن بیستم تا سال ،۱۹۷۰ ایالات متحده آمریکا تنها کشور جهان بود که صادرات آن بیش از وارداتش بود.
بار دیگر راه فروبسته، با بازسازى ویرانى هاى حاصله از جنگ و ترک تازى هاى قدرت هاى تازه به دوران رسیده در قالب «جنگ سرد» که گاهى هم رنگ و روى نظامى و محلى به خود مى گرفت (جنگ کره و ویتنام) و توجیهى بود براى رقابت هاى تسلیحاتى، گشوده شد.
به لحاظ اقتصاد سیاسى، آنچه سرفصل ربع قرن پس از جنگ دوم جهانى را تعیین مى کند رونق درازمدتى بود که به لحاظ حجم دستاوردهاى آن بیش از عمر دویست ساله سرمایه دارى ارزیابى مى شود و در این طلیعه رشد سرمایه دارى جهانى، جا دارد گفته شود، سلسله برنامه هاى پنج ساله اتحاد شوروى نیز که از سال ۱۹۲۸ شروع شده بود با هر «ضرباضربوا» که بود رشدى چشمگیر را در زمینه تولیدات کشاورزى۶ و پى ریزى شالوده صنایع سنگین دربرداشت که پس از دومین جنگ جهانى نه تنها در مجموع سبب گردیدند فرآورده هاى جهانى بین سال هاى ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ چهار برابر شوند بلکه حجم تجارت بین المللى نیز ده برابر شد! و این ارقام یعنى تجدید حیات اروپاى غربى از دو کابوس دهشت بار که آن را تا آستانه جنون و تباهى پیش برده بود
هرچند «میهن پرستى مردم شوروى و تجربه بالنده ارتش شان عوامل عمده پیروزى شوروى بودند و اثرات رهبرى متوسط و کم ارزش استالین را جبران کردند... [اما] به عکس در زمان استالین بود که از اعتبار پیروزى کاسته شد، چرا که پیروزى را نه مرهون مردم بلکه مرهون استالین قلمداد کردند