- موجودی: موجود
- مدل: 198089 - 52/6
- وزن: 0.40kg
در جستجوی نان
نویسنده: ماکسیم گورکی
مترجم: احمد صادق
ناشر: نگاه - شباهنگ
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 305
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1356 - دوره چاپ: 3
کمیاب - کیفیت : در حد نو
مروری بر کتاب
کتاب حاضر قسمتی از شرح حال خود نویسنده بزرگ است. از وقتی که پادوی مغازه کفاشی می شود، تا زمانی که سرانجام تصمیم می گیرد آخرین بار شانس خود را بیازماید و برای تحصیل در یک مدرسه معمولی به کازان می رود. البته در این مدرسه هم برای او راه نیست. در مدرسه او را به سبب فقر مادی نمی پذیرند. در سراسر این کتاب کودکی را می بینید که تنها، در جهانی از پستی و دغل کاری و طراری افتاده است و می بینید که چگونه او خاکسترهای انبوهی را به دنبال جرقه های بی نفس انسانیت و بشردوستی هم می زند.
شما می بینید که به خاطر مطالعه کتاب چه بلاهایی سرش می آورند. شما مشاهده می کنید که چگونه تکاپوی او را در تحصیل علم به ریشخند می گیرند. شما آدم ها و آدمک های فراوانی را می بینید. با گورکی به کسانی محبت می ورزید و از کسانی دیگر حذر می کنید و متنفر می شوید.
شغلی یافته ام.
نزد کفش فروشی که در خیابان اصلی شهر مغازه دارد پادویی می کنم.
اربابم، آدم کوچولویی است.
قیافه اش لاغر، تیره و بی حال به نظر می رسید.
دندان هایش زرد و کرم خورده و چشم هایش اشک آلود و کثیف است.
تصور می کنم که درست نمی بیند و برای این که مطمئن شوم شکلک درمی آورم. با صدای گرفته و خشنی می گوید: آهای، ادا درنیار.
عجب، چشم هایش می بیند؟
این موضوع عصبانیم می کند.
نمی توانم باور کنم.
پکر می شوم.
شاید هم او فقط حدس زده باشد و من برای اطمینان بیشتری عملم را تکرار می کنم:
او با صدایی پست تر از اول زمزمه می کند:
یک دفعه بهت گفتم که ادا در نیار.