- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 165561 - 108/8
- وزن: 0.40kg
در آسمان جان
نويسنده: ميرجلال الدين كزازى
ناشر: معين
زبان كتاب: فارسي
تعداد صفحه: 175
اندازه كتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1387 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
بیست و چهار گفتار
يزدان دادار و روشن كردگار را از بن جان و دندان مي ستايم كه مرا بخت و بهره آن داد تا جنگي از جستارهايي را كه در اين پنج سال پسين ؛ از 1382 تا 1387 نوشته ام و كما و بيش همه آن ها پراكنده در ماهنامه هاي فرهنگي و دانشگاهي به چاپ رسيده است ، اينگ گرد آمده در پيكره كتابي به نام در آسمان جان فرا پيش خوانندگان گرامي بتوانم نهاد ....
در این اثر، دانشمند بزرگوار و شاهنامه پژوه برجسته، استاد دکتر میرجلال الدین کزازی به بیان دیدگاه های خود در مورد شاهنامه و فردوسی پرداخته است.اين نوشتهها پيشتر در مجلهها و گاهنامههاي گوناگون چاپ شده بودند اما پراكندگي انتشار آنها، دسترسي به نوشتههاي پژوهشي كتاب را دشوار ميساخت. اكنون اين امكان فراهم شده است تا خواننده علاقهمند به اين گونه مباحث، همه گفتارها و تحقيقات نويسنده را در كتابي يكدست در اختيار داشته باشد.
مجموعه مقالات «در آسمان جان» را به چند بخش ميتوان تقسيم كرد، نخست گفتارهايي است كه با شاهنامه فردوسي پيوند دارند. همانند «شاهنامه، نامه فرهنگ و منش ايراني» كه در آن نويسنده، شاهنامه را از ديد زبانشناسي، نمايشنامهاي، نگارگري و خنياگري به كوتاهي بررسي ميكند و ارزش والاي نامه فرهنگ ايراني را در هر يك از آن زمينهها نشان ميدهد.
شمار ديگري از مجموعه مقالات «در آسمان جان» به مثنوي مولوي و كتابهاي عارفان ايران اختصاص دارد. كزازي در جستار «مثنوي انگيختهاي آموخته يا آموختهاي انگيخته؟» ضمن آنكه اثر مولانا را يكي از شگفتانگيزترين و رازآميزترين شاهكارهاي ادبي مينامد، به اين نكته توجه ميدهد كه مثنوي به ظاهر كتابي «آموختاري» است كه به خواهش حسامالدين چلپي (مريد مولانا) سروده شده است. اما نكته در خور توجه آن است كه اين كتاب يگانه، سرچشمهاي «انگيختاري» دارد. به اين معني كه سرايش آن ناخودآگاهانه بوده است نه از پيش انديشيده شده.
...ما هنگامي كه بدين پرسش پاسخ ميدهيم، ميخواهيم سرنوشت خويش را بر پايه سرشت خويش بسازيم و آينده و اكنونمان را بر شالودههايي استوار و پايدار بنياد نهيم كه گذشته گرانسنگ و شكوهمندمان را ميسازند و بر پاي و بر جاي ميدارند.» و سرانجام به اين پاسخ كوتاه و بنيادين ميرسد كه شاهنامه را دوست داريم زيرا ايران را دوست داريم و ميخواهيم كه ايراني بمانيم.
... مثنوي دستآورد دمهاي بيخويشتني و شوريدگي و سرمستي مولاناست و سروده شدنش به خواست او باز بسته نبوده است. ميتوانيم گفت كه مثنوي، بيخواست و كمابيش بيآگاهي پيشيني مولانا بر ذهن و سرشت وي ميگذشته است.
فهرست
• شاهنامه ، نامه فرهنگ و منش ايراني
• چرا شاهنامه را دوست داريم ؟
• شاهنامه ، يگانه سه گانه ؛ سه گانه يگانه
• زال ، زروان شاهنامه
• رزم يا بزم ، كدام يك
• آرش كمانگير
• و...