دختر فقیر ، قلب پاک

دختر فقیر ، قلب پاک

نویسنده: ماکزانس واندرمرش
مترجم: ذبیح الله منصوری
ناشر: صفار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 568
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1375 - دوره چاپ: 1 

کمیاب - کیفیت : درحد نو ~ نو

مروری بر کتاب 

من خیلی کوچک بودم که کارخانه کفش‌سازی، محل کار پدرم، آتش گرفت و پدرم بیکار شد. پدرم بعد از آن ماجرا مدتی به پاریس رفت تا کاری در کارخانه‌های آن‌جا بیابد. پس از مدتی نامه‌ای به ما نوشت و اطلاع داد که یکی از دوستانش در آن‌جا شغلی برایش یافته و اگر ما نیز به پاریس برویم، می‌توانیم دوباره در کنار هم زندگی کنیم. من، مادر و خواهرم «سوزان» و برادرم «دی دی» به پاریس رفتیم. چند روز در خانۀ عمه بودیم ولی بعد پدرم خانه‌ای اجاره کرد و ما به آن نقل مکان کردیم. خانۀ ما در محلۀ بد و کثیفی بود.

من که فرزند بزرگ خانواده بودم مجبور بودم در غیاب پدر و مادر از صبح تا شب کار کنم؛ غذا می‌پختم، خانه را تمیز می‌کردم و به اوضاع خواهر و برادرم رسیدگی می‌کردم. با این همه همواره مورد خشم پدر و مادرم بود. تا این که پدرم بر اثر بیماری سل بستری شد. در یکی از روزهایی که عمه به دیدن ما آمده بود، بحثی میان او و مادرم درگرفت. و من آن روز از میان حرف‌های آن دو متوجه شدم که دختر خانواده نیستم و از شیرخوارگاه به میان آنها آمده‌ام. از آن روز نگاهم به خانواده‌ام و زندگی تغییر کرد.

حرکت قطار آهسته شد و من نزدیک شدن ایستگاه را نگاه می کردم ما به مقصد رسیده بودیم و ما از واگن درجه سه پیاده شدیم ، من ٫ مادرم با یک بقچه بزرگ و سوزان خواهرم ...

این کتاب، سرگذشت یک دختر فقیر از سنوات اولیه طفولیت تا زمان رسیدن به مرحله رشد است. دختر فقیر قلب پاک نوشته ی «ماگزنس واندر مرش» است که گویا جایزه ادبی فرانسه را هم به خاطر همین کتاب برده است.  داستان این کتاب برای شخصی به نام دنیس باریه اتفاق می افتد. وقایع کتاب بین دو جنگ جهانی بوده و تصویر زندگی قشر فقیر جامعه ی فرانسه را نشان می دهد.

زنان و دختران این قشر برای امرار معاش دست به خود فروشی و فساد می زند تا بتواند امرار معاش کند. ولی قهرمان داستان با وجود سختی هایی که به تفصیل در کتاب توضیح داده شده است پاکدامنی خود را حفظ می کند. زیرا به گفته خود قهرمان داستان تنها نکته امیدوار کننده ی زندگی فقیرانه آنها پاکدامنی اوست.کتاب دختر فقیر نه یک کتاب تاریخی است و نه ماجراجویی نه باعث حیرت انسان می شود. ولی آنچنان در روح خواننده اثر می کند که کمتر کتابی چنین حسی را به همراه دارد.

ماکزانس در اصل از یک خانواده هلندی است که این در زمان سلطنت لوئی چهاردهم به فرانسه مهاجرت کردند و با یکی از افراد خانواده «ژان بار» دریانورد معروف فرانسوی ازدواج کرده و تشکیل خانواده دادند. ماکزانس، نویسنده این داستان نیز از نوادگان آن خانواده می‌باشد.