دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

داستان داستان ها ؛ رستم و اسفندیار در شاهنامه ؛ متن کامل

داستان داستان ها

نویسنده: محمدعلی اسلامی ندوشن
ناشر: آثار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 302
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1374 _ 1372 - دوره چاپ: 5 _ 3

 

مروری بر کتاب

رستم و اسفندیار در شاهنامه

داستان رستم و اسفندیار یکی از تلخ‌ترین داستان‌های شاهنامه‌ فردوسی است.تفسیر این داستان نسبت به دیگر داستان‌های شاهنامه بسیار دشوارتر است و دادن یک تفسیر قطعی و روشن از این داستان و شخصیت‌های چند وجهی آن مستلزم نادیده گرفتن بخش‌هایی از داستان است که بی‌گمان حکیم فردوسی با اندیشه‌ی بیدار خود در داستان گرد آورده است.

هر بخش از این داستان هرچند جزئی به بخش‌های دیگر بازبسته است و حذف هر بیت یا مصراع از داستان، داستان را کم‌مایه و سطحی می‌کند.

- «داستان‌ رستم‌ و اسفندیار حاوی‌ تعدادی‌ از مهم‌ترین‌ مسائلی‌ است‌ که‌ در برابر انسان‌ دنیای‌ باستانی‌ قرار داشته‌ است‌، و عجیب‌ این‌ است‌ که‌ هنوز هم‌ این‌ مسائل‌ تازگی‌ خود را از دست‌ نداده‌اند... »
- «حرف‌ بر سر چیست‌؟ جنگ‌ بر سر چیست‌؟ در یک‌ کلمه‌ می‌توان‌ گفت‌: بر سر آزادی‌ و اسارت‌ ... »
- «در این‌ داستان‌، آنگونه‌ که‌ خاصّ تراژدیهای‌ بزرگ‌ است‌، روح‌ آدمی‌ به‌ بالاترین‌ حدّ کشش‌ وتقلاّی‌ خود می‌رسد... »
در آن‌ تیره‌های‌ سه‌ گانهٔ‌ فکر، که‌ هریک‌ رکنی‌ از طبیعت‌ بشری‌ را تشکیل‌ می‌دهند، به‌ تحلیل‌ گذارده‌ شده‌اند: تیرهٔ‌رستمی‌فکر، تیرهٔ‌ اسفندیاری‌ فکر، تیرهٔ‌ گشتاسبی‌ فکر.

- «جنگ‌ رستم‌ و اسفندیار بیش‌ از هر جنگ‌ دیگر در شاهنامه‌، جنگ‌ معنوی‌ است‌، برخورد دو طبیعت‌ و دو عالَم‌ درون‌ است‌. از این‌ رو می‌بینیم‌ که‌ در آن‌ آن‌ قدر عمل‌ با حرف‌ همراه‌ می‌گردد، گفت‌ و شنود جریان‌ می‌یابد؛ و باز، از همین‌ رو همه‌ چیز آنقدر کنایه‌ دار می‌شود، حتّی‌ شیههٔ‌ اسبان‌ که‌ گوئی‌ نهیبی‌ است‌ که‌ از حلقوم‌ روگار بیرون‌ می‌آید تا اعلام‌ فاجعه‌ بکند.»
- « و این‌ دو پهلوان‌ نه‌ محدود به‌ خود، بلکه‌ نمایندهٔ‌ دو تیره‌ و گروه‌ هستند. وجود هر یک‌ تجسّمی‌است‌ از جهان‌بینی‌ای‌ که‌ می‌کوشد تا بر کرسی‌ بنشیند، و یا از موجودیّت‌ خود دفاع‌ کند.»

- «رستم‌، توانائی‌ و ناموری‌ او در آن‌ است‌ که‌ نمایندهٔ‌ مردم‌ است‌. پروردهٔ‌ تخیّل‌ هزاران‌ هزار آدمیزاد، که‌ در طیّ زمانهای‌ دراز او را به‌ عنوان‌ کسی‌ که‌ باید تجسّمی‌ از «رؤیاها و آرزوهایشان‌» باشد، آفریده‌اند.»
- «اسفندیار، نمایندهٔ‌ اتّحاد دین‌ و دولت‌ است‌. وی‌ چون‌ پروردهٔ‌ تعبّد است‌، نمی‌تواند مشکل‌ رستم‌ را دریابد. متعجّب‌ است‌ که‌ چرا دست‌ به‌ بند نمی‌دهد.»

- «گشتاسب‌، برای‌ آنکه‌ چند صباحی‌ بیشتر پادشاهی‌ کرده‌ باشد، پسرش‌ (اسفندیار) را به‌ زوال‌ گاه‌ زابل‌ روانه‌ می‌کند.» هر یک‌ از اینان‌ پاداش‌ خود را از زمانه‌ می‌گیرند؛ نه‌ تعبّد اسفندیار کارساز می‌شود، نه‌ جاه‌طلبی‌ گشتاسب‌.

برندهٔ‌ نهائی‌ رستم‌ است‌ که‌ « نام‌» را نجات‌ داده‌ است‌، « آزادگی‌» را. این‌ داستان‌ می‌نماید که‌ در شاهنامه‌ یک‌ چیز برتر از هر چیز شناخته‌ می‌شود، برتر از قدرت‌ مُلکداری‌، برتر از همهٔ‌ آنجه‌ مواهب‌ زندگی‌ خوانده‌ شده‌، حتّی‌ از جان‌، و آن‌ نام‌ است‌، شرف‌ انسانی‌...

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات