- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 159842 - 121/2
- وزن: 0.50kg
داستان ترکتازان هند
نویسنده : میرزا نصرالله خان فدایی اسپهانی
ناشر : علمی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 520
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال چاپ : 1341 - دوره چاپ : 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ بر روی جلد اصلی با گالینگور صحافی شده
مروری بر کتاب
این کتاب یک سند تاریخی ارزشمند از تاریخ هند پس از اسلام است. مولف کوشیده است تا همه وقایع مربوط به شبه قاره هند در دو حوزه تاریخ سیاسی و تاریخ اجتماعی را مکتوب نماید. از همین روی کتاب حاضر یک سند و منبع و مرجع بینظیر تاریخی برای مطالعه تاریخ هند میباشد.
همچنین نکته جالب توجه دیگر این کتاب، زبان آن است. کتاب همچون هزاران کتاب دیگری که در سدههای اسلامی تا پیش از حضور انگلستان در هند نوشته میشد، به زبان سلیس و زیبای پارسی است و از این حیث، یک منبع فوقالعاده برای زبان شناسان نیز میباشد.
… اگرچه اورنگزیب پیش از مرگ به دست خود نبشته و گذاشته بود که شاهزاده معظم را شاهنشاه بخوانند، و کشور هند را میان او و شاهزاده اعظم بخش کنند: یکی کشورهای برینی و خاوری را در دست گرفته و دهلی پایتخت آن باشد و دیگری اگره را تختگاه ساخته، به کشورهای فرودینی و فرودین باختری به جز گلکنده و بیجاپور که از آن کامبخش است، فرمانروایی نماید.
و نیز چند روز پیش از مردنش چون شاهزاده اعظم که از گجرات به پیشگاه آمده بود، و کامبخش هر دو در اردو میبودند، به این اندیشه که مبادا در آن پایان پیری کاری را که خودش با شاهجهان کرد، ایشان با او کنند، هر دو را از نزد خود براند. چنانچه شاهزاده کامبخش را روز دوشنبه هفدهم ماه یازدهم سال ۱۱۱۸ تازی، پادشاهی بیجاپور داد و فرمود: «چندانکه تواند به سوی آرامشگاه شهریاری خود شتاب کند. و روز پنجشنبه هشتم همان ماه، فرزند میانی خود شاهزاده اعظم را به فرماندهی مالو فرستاده، فرمود: «راه آن کشور را با درنگ بسیار درنوردد.»
مگر چون اورنگزیب روز آدینه بیست و هشتم همان ماه درگذشت و تکاب مرگ او از پیکی که فرستاده دخترش زینبنسابیگم بود به شاهزاده اعظم رسید، او در دم از جایی که بود کوچ کرد و در پسین روز شنبه بیست و نهم همان ماه به کاخ شاهنشاهی رسید و کالبد پدر را به اورنگآباد فرستاد. …
شبه قاره هند و کشورهای همجوار آن از جمله ایران از زمانهای بسیار دور با یکدیگر دارای مناسبات فرهنگی و تمدنی بوده و با بسیاری از دست آوردهای علمی هند آشنایی داشتهاند .هندیها و بخصوص ساکنان سند نیز دارای تمدنی کهن با قدمتی چند هزار ساله بودهاند که از تمدنهای ایران و بین النهرین تأثیر پذیرفتهاند.
ابوعبدالله محمد المهدی سومین خلیفه عباسی، ابوبکر صبیح بن ربیع السعدی البصری را در سال 159 هـ .ق به همراه لشکری مرکب از تازی و فارسی به هندوستان فرستاد و او سالها در بلاد آن شبه قاره به افاده و ارشاد گذرانید تا مرد. صبیح بن ربیع از اعیان محدثین است نخستین کسی بوده که در بصره به تصنیف و تدوین حدیث پرداخت ….
...به یاری یزدان مهربان، این نامه که نامیده است به «داستان ترکتازان هندو» گردآوردهی خامهی میرزانصراللهخان فدایی فرخوانده دولت یارجنگ بهادر است در چاپخانهی خانگی نواب نامه نگار و بنگرانی خودشان به زیور چاپ آراسته گردید.
دیباچهی این نامه که به نام یزدان پاک است، از چهار گفتار آمیخته است:
نخستین گفتار در انگیزهی گردآوری این نامه
دومین گفتار در برتریِ دانشِ داستان بر دانشهای دیگر
سومین گفتار در انگیزهی نهادنِ نام داستان بر این نامه
چهارمین گفتار در انگیزهی نگارش این نامه
بنابراین کشورگشایان نه تنها فاتح، بلکه ناشر دعوت و معلم هم بودهاند. قراء و محدثین با لشکریان میرفتند و هر کجا که مجاهدین فرود میآمدند. ایشان هم فرود میآمدند...