- موجودی: موجود
- مدل: 163400 - 97/5
- وزن: 0.20kg
دارم به آخر خودم نزدیک می شوم
نویسنده: مسعود احمدی
ناشر: بوتیمار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 100
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1393 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مجموعه شعر
معتقدم که جز در مقاطعی خاص از تاریخ و نبوغی که با همان مقتضیات تاریخی همراه است، هیچ تحول بنیادینی در زبان شعر، در هیچ عصری صورت نخواهد پذیرفت. گذشته از این، هر "نوی راستینی" برخاسته از سنتهای عمیق و پالوده حوزه مربوطه است. به عبارتی "نیما" برایند کاری مستمر و متکی بر سنتهای شعر و ادب فارسی است. در این مجموعه جدا از کارهای سپید، اشعاری موزون نیز ارایه کردهام که دست کم میتوانم بگویم نه از وزن کاملا نیمایی و نه از وزن کاملا کلاسیک بهره بردهاند.
عین این فنجان مثل این خودکار
عین این فنجان که جان میگیرد
هر وقت
که به دست میگیری میگیریش نزدیک لبها
من یکهام
تنها منحصر به فرد
و آن مرد
که ابداً از بدن عقب نمیافتد که نیفتد از چشم خودش حتا
تا در بغل نگیریم نگیریم محکم
کم میآوری
که اسمم را بیاوری در جملات ساده پشت فعلهای مفرد
وقتی
که پشت میز مینشینی
تا با کلمات وربروی بروی به سمت خودت
مثل این خودکار
که کار را آسان میکند از حظ لمس تنش تو را سرشار
من یکهام
تنها منحصر به فرد
و آن مرد
که فقط برای لنگه کفشی از بلور
به قرون ماضی میرود و راضی برمیگردد و میگردد به دنبال تو
آذر 1386
با تو بی در کنار تو
این لحظهها
که بی در کنار تو با تو میگذرند
چه سر شارند چه لبریز
از بارانی وِلرم
نه فقط بر این کنج از پائیز
یا تنها
بر نور چراغ
کلمات و دست حواس و خرده ریزههای روی میز
و یا حتا
بر ضربان نبض من
که هی بالا میرود بالاتر از تَر تا خیس
میبارد
بر این حرفها نیز
که اغلب تو میزنی میزنی به وقت
«بلند شو
پنجره را ببند پرده را بکش بکش دراز
پهلوی روحم کنار تنم»
این لحظهها
که با تو بی در کنار تو میگذرند
چه سرشارند چه لبریز
از نبود مرگ و مردگان از بود جسم و جان از حضور فرشتهها