- موجودی: موجود
- مدل: 201564 - 5/2
- وزن: 0.30kg
خوشیهای زندگی
نویسنده: ویلیام سامرست موام
مترجم: زهرا تابشیان
ناشر: قدیانی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 267
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1391 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
به گمانم امروزه زندگى خیلى جذابتر از چهل سال پیش است و خیال مىکنم مردم نیز خیلى مهربانتر شدهاند. شاید آن موقع متشخصتر و باتقواتر بودند و آن طور که شنیدهام معلومات بیشترى هم داشتند؛ نمىدانم، ولى مىدانم که عبوستر بودند؛ زیاد مىخوردند، بسیارىشان زیاد مىنوشیدند و کم ورزش مىکردند.
کبدشان خراب و دستگاه هاضمهشان معیوب بود. خیلى زود عصبانى مىشدند. منظورم لندن نیست که تا بزرگسالى چیزى دربارهاش نمىدانستم و یا اشراف که به شکار مىرفتند و تیراندازى مىکردند، بلکه از حومهی شهر مىگویم و آدمهاى متوسط و آدمهاى متشخصى که مکنت چندانى نداشتند، کشیشها، افسران بازنشسته و امثالهم که جامعهی محلى را تشکیل مىدادند. یکنواختى زندگىشان وصفناپذیر بود.
زمین گلف نداشتند؛ تنها چند خانه زمین تنیس داشت که به آن رسیدگى نمىشد و تنها نوجوانان در آن بازى مىکردند؛ سالى یک بار در سالنهاى بزرگ مجلس رقصى بر پا مىشد، کسانى که درشکه داشتند بعد از ظهرها به گردش مىرفتند؛ سایرین هواخورى مىکردند! ممکن است بگویید براى تفریحاتى که هرگز به فکرشان نمىرسید، دلتنگ نمىشدند و در عوض سرگرمىهاى کوچک خودشان را داشتند ؛ مهمانى چاى که در آن از هر کس میخواستند با موسیقی خودش بیاید و آهنگهاى مود والرى وایت و توستى را بخواند، که گه گاه به هم عرضه مىکردند؛ روزها بسیار طولانى بود و حوصلهشان سر مىرفت. آدمهایی که محکوم بودند در یک مایلى هم زندگى کنند به تلخى مشاجره مىکردند و از آنجا که هر روز همدیگر را توى شهر مىدیدند، بیست سالى با هم قهر مىکردند.
آنها مغرور، کلهشق و عجیب بودند. شاید نوع زندگىشان باعث شخصیت عجیب و غریبشان مىشد؛ مردم مثل امروز شبیه هم نبودند و اگر ویژگى فردى خاصى داشتند به اندک شهرتى دست مىیافتند ولى کنار آمدن با آنها آسان نبود. شاید ما سهلانگار و بىتوجه باشیم ولى همدیگر را بدون سوءظنهاى قدیمى میپذیریم؛ رفتارمان، گر چه نخراشیده و سرسرى، ولى محبتآمیز است؛ براى مبادلهی احساسات آمادگى بیشترى داریم و آن قدرها هم بهانهجو نیستیم.
چاپ نخست کتاب خوشیهای زندگی که در سال ۱۹۳۰ منتشر شد، توفانی از بحث و جدل بر پا کرد. موآم به یاری طنز نیشدار و حالت غنایی در این رمان هنگامی که از نیکبختی ادوارد دریفیلد در کنار همسر خارق العادهاش رزی سخن میگوید به خوبی معنای این نیکبختی را در مییابد. رزی که او را جذابترین شخصیت زن در ادبیات سده بیستم و همانند شخصیت مالی بلوم در اولیس جویس میدانند، به آلوری کییر نویسنده جوان جویای نام این افتخار را میدهد که زندگینامه رسمی ادوارد دریفیلد را همچون داستانی پرفروش بنویسد.
ویلیام سامرست موآم خوشیهای زندگی را بهترین رمان خود میدانست. گابریل گارسیا مارکز وقتی از سامرست موآم حرف میزند چنین میگوید: استعداد، استعداد فراوان خیره کننده، دقت، هوشمندی، طنز و همه آن چیزهای منفی زیبا که در چنین نویسنده توانایی، مثبت مینماید، با حذف کامل زبان پر طمطراق، ویژگی این اثر است.