- موجودی: موجود
- مدل: 199174 - 83/1
- وزن: 2.00kg
خوزستان و تمدن دیرینه آن
نویسنده: ایرج افشارسیستانی
ناشر: سازمان چاپ و انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 998
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1373 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ مزین به نوشته و امضای نویسنده
مروری بر کتاب
مصور
دوران باستان
به دلیل وجود آب و هوای مطلوب برای کشاورزی و زندگی در ده ماه از سال در بیشتر مناطق خوزستان، وجود رودخانه های دائمی و بسیار پر آب کارون ، کرخه ، دز ، مارون و جراحی ، خاک جلگه ای که به گفته استرابون جزو حاصلخیزترین جلگه های جهان است، زندگی در این ناحیه از فلات ایران از سپیده دم تاریخ شروع و به شهرنشینی کمال یافته می رسد. در مدتی که مردمان خوزستان باستان توانایی ایجاد ساختمانهایی پیچیده با آجرهایی با ترکیبات خاک دستکاری شده، شیشه گری، کشاورزی متکامل و.. را بدست آورده بودند، پارسها در میانه آنان ساکن گردیدند.
اینان را در نبرد با آشوریان یاری رساندند. به تدریج به گونه ای با اینان آمیختند که شمایل اینان نیز یکی گردید. زندگی شهر نشینی را در بین اینان پذیرفتند. عیلام در تمدن جوان اینان(پارسوماش یا پارس که در منطقه خوزستان امروزی متولد گردید) تاثیر عمیقی داشته است. نام پادشاه نام آور ایرانیان باستان، کوروش یک نام عیلامی است.
این تاثیر را شاید بتوان با تاثیر تمدن یونان و استراسکنها(ایتالیا) در تمدن و زبان رومیها و نیز اروپای امروز مقایسه نمود. این شکوه و آبادانی جلگه خوزستان که معلول شرایط طبیعی آن بود در امپراتوریهای بعدی نیز ادامه یافت. این امکان بالقوه طبیعی و تامین کننده زندگی انسانی، به گونه ای بود که تا زمان سقوط ساسانیان حدود ۷۷ شهر آباد و پر جمعیت را در این مساحت نسبتا کوچک خود پرورش داده بوده است. با وجود تاریخ نوشته های معاصر که به نظر می آید کم رنگ کردن این خورشید تابان تمدن ایرانی را در پیکره ایران هدف داشته اند، ابر شهر شوش باستان، پایتخت زمستانی نبوده بلکه پایتخت اصلی امپراتوریهای ایرانی بوده است وتخت جمشید یک کاخ اجرای آیینی بویژه در نوروز بوده است و نه یک شهر. از اینجا(شوش) بود که لشگر ها اعزام می شدند، فرمانهای حکومتی صادر شده اند،ادارات، ضرابخانه(سکه زنی) که همواره و تا به امروز در اصلی ترین شهر قرار داشته اند، مراکز علمی، دانشگاهی و.. در خوزستان قرار داشته اند. پادشاهان(ایران) بیش از همه در شوش سکونت داشته اند.
تعدد شهرها، مراکز جمعیتی و حکومتی در خوزستان از اینجا نیز آشکار می گردد که با وجود گستردگی تمدن ایرانی در فلات ایران و حتی میانرودان(عراق امروزی)، بیشتر لشگر کشیهای اعراب در دوره کشورگشایی اسلام، در این سرزمین(خوزستان) بوده.
رونق و شکوه خوزستان در پایان امپراتوری ساسانیان با وجود شهرهای گندی شاپور ، ایوان کرخه ، رامهرمز ، شوشتر ، سوسنگرد(باستان) ، اهوازدشیر و.. به اوج خود رسیده بود. این منطقه مرکز پویایی و بسیاری از رویدادهای تاریخ ایران باستان بود. ماجرای ظهور و قتل مانی در رامهرمز و جندی شاپور، ساخت مراکز دانشگاهی در خوزستان و بسیاری دیگر، همگی نشان دهنده مرکز اصلی پویایی ایران پیش از اسلام بوده است. سرانجام در سده های چهارم هجری به بعد زوال خوزستان به دلایل متعدد آغاز گردید.
«خوزستان» در دوران باستان، بهویژه، در دوره هخامنشی به دو ناحیه تقسیم میشد: بخشهای شمال و شمال شرقی که انشان (انزان) نام داشت و سرزمینهای باصفا و کوهستانها و جنگلهای فراوانی را شامل بود و دشتهای حاصلخیز و جلگهای جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشتهای حاصلخیز و جلگهای سرسبز و پرآب بوده که به قارهای کوچک و مستعد میمانست. بخشهای جنوبی که «عیلام» نام داشته یادآور تمدنهای دیرینه خوزستان است و بشدت تحت تأثیر فرهنگ «میانرودان» بوده و جغرافیای وسیعی را شامل میشده که حد فاصل لرستان و خوزستان و سواحل خلیج فارس امروزی است.
«از ۵۰۰۰ هزار سال پیش، این سرزمین را همسایه های غربی ایران، ایلام یعنی سرزمین بلند و کوهستانی می خواندند، اما مردم خوزستان، موطن خویش را انشان سوسنکا نامیدند و انشان یا انزان، سوشن یا شوشن و شوش در جهان قدیم، شهرتی بسزا و تمدنی درخشان و عظیم داشت. شوش شاید بهترین شهر آسیا بود. پدران و اجداد کوروش هخامنشی، در انشان حکمفرمایی داشتند و بابلیان کوروش را پادشاه انشان[ناحیه ای در میان شوش و شوشتر کنونی یا ناحیه ای منطبق بر حدود ایذه در شرق خوزستان] می گفتند. پس از ایلامیان و مادها، هخامنشیان بر سراسر ایران دست یافتند و یکی از دو پایتخت خویش را شوش قرار دادند.»
تندیس سردار اشکانی، ایذه ، خوزستان. حین کندن قطعه زمینی برای ساخت خانه کشف شده است. این تندیس جزو معدود آثار کشف شده از دوره پارتی در ایران است و در موزه ایران باستان نگهداری می شود. در کتیبه بیستون ، خوزستان با لفظ اوز یا اوجیه ذکر گشته و در قدیمی ترین و معتبر ترین فهرست مراکز مهم ایران، پس از پارس اسم خوزستان و پس از آن ماد بمیان آمده و ذکر شده است. در کتیبه جنوبی تخت جمشید از داریوش، نام خوزستان مقدم بر ماد و در لوحه سنگی خشایار شاه، نام ایلام پس از ماد ذکر شده است، همین طور در نقش رستم، خوزستان پس از اسم ماد آمده است.
در عصر ساسانی، به امر شاپور اول، نام خوزستان مقدم بر نام میشان و پس از پارس در کتیبه سنگی زرتشت و به زبان پهلوی و یونانی بجا مانده است. بنابراین نام خوزستان بیش از سایر ایالتها در کتیبه ها و سایر مدارک بدست آمده، از روزگار باستان، ذکر شده است.حدود خوزستان هم در همه دوره های تاریخی تقریبا دارای همین حدود فعلی بوده.
«جلگه خوزستان در گوشه شمال باختری خلیج فارس واقع است و با اینکه حدود ۱۸۰کیلومتر از سوی جنوب با آن مجاور است، ولی از نظر جغرافیایی رابطه ای با دیگر مناطق ساحلی جنوب ندارد. باران آن از دیگر نواحی بیشتر است، کارون طویلترین رودخانه ایران بدان رسوب وارد می کند و به علت رسوبی بودن اراضی از نقاط بسیار حاصلخیز ایران است»،به طوری که بهترین خاک های کشاورزی ایران در شمال خوزستان واقع شده است.
«استرابون» جغرافیدان عهد باستان، خوزستان را از حاصلخیزترین جلگههای جهان میداند. زیرا رودخانههای زیادی این دشت را آبیاری میکرده که امکان کشاورزی و آبادانی را در این منطقه میسر میساختهاست. شاید بر همین اساس بوده که عدهای بر این باورند که نام این سرزمین «هند» یا «اند» بوده که به معنی «جایی با آبهای فراوان است.»
پروفسور ایلیف می نویسد:
«احتمال می رود کشت گندم برای برای اولین مرتبه در تاریخ بشر در نقطه ای در طول سواحل غربی این فلات (ایران) و در جلگه های ایلام( باستان)، خوزستان، صورت گرفته و به این ترتیب برای زندگی مردمان آریایی یا غربی، در حقیقت زندگی خود ما، یک وسیله ارتزاق و توشه و قوت اساسی بوجود آمده است.»
رزم آرا در کتاب جغرافیای نظامی ایران می نویسد:
«سرزمین خوزستان از هزاره چهار ق.م(واحتمالا پیش از آن) تا اواخر دوره ساسانی، از ایالت های آباد ایران بوده، به طوری که در هنگام ورود اعراب به ایران، دارای ۷۷ شهر پر جمعیت و مهم بوده است.