- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 157378 - 87/6
- وزن: 2.00kg
خواب آشفته نفت
نویسنده: محمدعلی موحد
ناشر: کارنامه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 1124
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1378 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
جلد اول و دوم : دکتر مصدق و نهضت ملی ایران
این کتاب ظرایف و ریزه کاریهای حقوقی قراردادها و جزئیات مذاکرات نفتی را واکاوی و به روایت آن میپردازد. در این میان تلاش تیمورتاش برای مذاکرات نفتی، به سفر رفتنهای او و آخرین بازگشت پر رمز و رازی که داشت، یکی از پر کششترین بخشهای کتاب است که در نهایت با به بنبست رسیدن این مذاکرات و مرگ تیمورتاش به پایان میرسد. قرارداد دارسی در میان تبلیغات منفی فراوان علیه این قرارداد، استعماری خواندن آن و توصیفش به عنوان یکی از قراردادهای ننگین استعماری باقی مانده از دوران سیاه قاجار، لغو میشود.
ماجرای کتاب خواب آشفته نفت تنها به الغای قرارداد دارسی اکتفاء نمیکند. نگارنده اثرات لغو قرارداد را هم میکاود تا جایی که در میان سکوت و تأیید رسانهها و مجلس ایران به پادشاهی رضاخان به قرارداد ۱۹۳۳ میرسد. قرارداد ۱۹۳۳ اگرچه استعماری تر از قرارداد دارسی بود، سهم بالقوه ایران را از نفت کاهش میداد و اختیارات حقوقی این کشور را کمتر از قرارداد دارسی میکرد اما رضاخان در طول مذاکراتی آن را تأیید نمود، مجلس نیز بدون هیچ اعتراضی آن را به تصویب رساند.
داستان مصدق در خاطره نسل ما به شاهنامه آزادی تبدیل شده است. این ماجرا برای مردم ما نه صرفا یک حدیث تاریخی که یک سرود آزادی است و سرود آزادی سر از قید زمان بر میکشد. چیزی را میسراید و چیزی را میستاید که هنوز اتفاق نیفتاده، یا به تمام و کمال اتفاق نیفتاده است و آرزو میشود که در آینده اتفاق بیفتد.
سرود آزادی حدیث آرزومندی و سرواد مشتاقی است. وجدان جامعه در گذشته چیزی را میبیند و نشانی از گمشده خود در آن میجوید. قصه گذشتهای به بنبست رسیده که امید فرجی را برای آینده رقم بزند و بازگو کردن آن بهانهای میشود برای بیان اشتیاقی شورانگیز که تحقق چیزی بسیار عزیز را در امروز و فردا آرزومند است...
می دانم که در این کتاب آنجا که از محامد و مکارم دکتر مصدق سخن خواهم گفت خصمانش را بر خواهد آشفت و آنجا که بر کم آمدها و ضعف های او اشاره خواهد کرد بر محبانش گران خواهد آمد.اما چاره نیست حکایت یکی از حساس ترین مقاطع تاریخ ایران است که حق آن را باید ادا کرد...شیوه ای که مصدق در روزهای آخر دولت خود به کار بست شاهکار سیاسی او بود.شگرد توسل به رفراندوم برای انحلال مجلس تا آن تاریخ سابقه نداشت و سران متنفذ نهضت با آن مخالفت می نمود.دادن رسید با قید تاریخ و ساعت به فرمان عزل و در اعصاب خود دارد.در آن شب 25 مرداد او هوشیارانه و با اعتماد به نفس کامل تحرکات دشمن را زیر نظر داشت.
دنبال کردن ریاحی و فرستادن فوری او به ستاد ارتش بود که نقشه کودتای آن شب را به شکست کشانید.در فاصله 25 تا 28 مرداد با آن موج احساسات که بالا گرفته بود و فشاری که یاران نزدیکش بر او وارد می آورند شرط احتیاط را فرو نگذاشت و به تغییر رژیم تن در نداد.گویی مسیر حوادث را از پیش می دانست و نمی خواست گزک به دست کسی بدهد.در ملاقات 27 مرداد با هندرسن ضعف و زبونی از خود نشان نداد و هندرسن را از روحیه خوب و متعادل خویش شگفت زده ساخت...