- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 171932 - 57/3
- وزن: 1.00kg
خواب آشفته نفت
نویسنده: محمد علی موحد
ناشر: کارنامه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 545
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1395 - دوره چاپ: 5
مروری بر کتاب
جلد سوم : از کودتای 28 مرداد تا سقوط زاهدی
این کتاب ظرایف و ریزه کاریهای حقوقی قراردادها و جزئیات مذاکرات نفتی را واکاوی و به روایت آن میپردازد. در این میان تلاش تیمورتاش برای مذاکرات نفتی، به سفر رفتنهای او و آخرین بازگشت پر رمز و رازی که داشت، یکی از پر کششترین بخشهای کتاب است که در نهایت با به بنبست رسیدن این مذاکرات و مرگ تیمورتاش به پایان میرسد. قرارداد دارسی در میان تبلیغات منفی فراوان علیه این قرارداد، استعماری خواندن آن و توصیفش به عنوان یکی از قراردادهای ننگین استعماری باقی مانده از دوران سیاه قاجار، لغو میشود.
ماجرای کتاب خواب آشفته نفت تنها به الغای قرارداد دارسی اکتفاء نمیکند. نگارنده اثرات لغو قرارداد را هم میکاود تا جایی که در میان سکوت و تأیید رسانهها و مجلس ایران به پادشاهی رضاخان به قرارداد ۱۹۳۳ میرسد. قرارداد ۱۹۳۳ اگرچه استعماری تر از قرارداد دارسی بود، سهم بالقوه ایران را از نفت کاهش میداد و اختیارات حقوقی این کشور را کمتر از قرارداد دارسی میکرد اما رضاخان در طول مذاکراتی آن را تأیید نمود، مجلس نیز بدون هیچ اعتراضی آن را به تصویب رساند.
داستان مصدق در خاطره نسل ما به شاهنامه آزادی تبدیل شده است. این ماجرا برای مردم ما نه صرفا یک حدیث تاریخی که یک سرود آزادی است و سرود آزادی سر از قید زمان بر میکشد. چیزی را میسراید و چیزی را میستاید که هنوز اتفاق نیفتاده، یا به تمام و کمال اتفاق نیفتاده است و آرزو میشود که در آینده اتفاق بیفتد.
سایه سرد و سهمگین سرکوب در سرتاسر کشور گسترده بود. آسیاسنگ خشونت در نهایت سرعت می چرخید و با قساوت تمام هر دانه را که بر گلویش می گذشت خرد میکرد. سگ ها را گشاده بودند و سنگ ها را بسته؛ و سرمای سوزان همه را کرخت و زمین گیر کرده بود. دکتر مصدق فردای معرکه پرهول و هراس 28 مرداد خود را در اختیار فرمانداری نظامی تهران گذاشت.
تقریبا یک ماه بعد از کودتا پرونده او از سوی فرمانداری نظامی به دادرسی ارتش فرستاده شد و قرار بازداشت موقت او صادر گردید. اتهام دکتر مصدق همان بود که پیش از او دامن گیر وزیران و صدراعظم های دیگر نیز شده بود. حکومت خودکامه فردی هیچ موجودی را که قد بکشد و گمان همسری با او را در ذهن مردم ایجاد کند برنمی تابد.
اما خصوصیت عمده داستان مصدق آن بود که ماجرا در روزگاری اتفاق می افتاد که قرار بود معنای شاه و وزیر فرق کلی کرده باشد. این ماجرا در دوران قانون اساسی و مشروطیت اتفاق می افتاد.
داستان مصدق در خاطره نسل ما به «شاهنامه آزادی» تبدیل شده است. این ماجرا برای مردم ما نه صرفاً یک حادثه تاریخی که یک سرود آزادی است و سرود آزادی سر از قید زمان بر می کشد. چیزی را می سراید و چیزی را می ستایدکه هنوز اتفاق نیفتاده، یا به تمام و کمال اتفاق نیفتاده است و آرزو می شود که در آینده اتفاق بیفتد. سرود آزادی حدیث و نشانی از گمشده خود در آن می جوید.
قصه گذشته ای به بن بست رسیده که امید فرجی را برای آینده رقم می زندو باز گو کردن آن بهانه ای می شود برای بیان اشتیاقی شورانگیز که تحقق چیزی بسیار عزیز را در امروز و فردا آرزومند است ...