- موجودی: موجود
- مدل: 196179 - 20/2
- وزن: 0.40kg
خم کوچه
نویسنده: شاداب وجدی
ناشر: مولف
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 120
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1340 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ مزین به نوشته تقدیمی و امضای شاعر ، با گالینگور بر روی جلد اصلی کتاب صحافی مجدد شده است
مروری بر کتاب
شاداب وجدی شاعر ایرانی. در تهران و لندن در رشتههای زبان و ادبیات فارسی، علوم اجتماعی و زبانشناسی درس خواند و در رشتۀ اخیر دانشنامۀ دکتری گرفت. در آغاز مترجم و نویسندۀ برنامههای ادبی بخش فارسی لندن بود و پس از آن استاد بخش فارسی دانشکدۀ مطالعات خاورمیانۀ دانشگاه لندن شد. در سرودههایش شیوۀ بیانی نو در خدمت ایدههای انسانی درمیآید.
شهرنوش پارسی پور در نقد کتاب کولاک و شقایق شاداب وجدی، شعر او را در ابتدا با وزن و قافیه و در سبک کلاسیک میداند که رفته رفته تغییر شکل داده، تحت تأثیر فروغ فرخزاد است و «به شعر نو گرایش پیدا میکند.» به اعتقاد پارسی پور، وجدی شاعری است که «در اوزان شعری تخصص و مهارت دارد؛ و اینها را در شعرش رعایت میکند.» او در شعر وجدی، آرامش و سکون میبیند و به نظر او وجدی شاعر عُصیانی نیست و به این دلیل و نیز جدایی از جامعه نتوانسته «مسیر حرکتی را بهسرعت طی کند که شاعرانی مثل فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی طی کردند.»
لعبت والا، وجدی را «از برگزیدهترین شاعران نسل جوان [پیش از انقلاب]» خواندهاست. علیزاده طوسی در نقد کتاب کولاک و شقایق، وجدی را در زمرهٔ گروهی از شاعران میداند که «شاعر بودن آنها از موجودیت کامل انسانی آنها جدا نیست. این شاعران مثل همهٔ انسانهای دیگر زندگی میکنند و میگذارند که نفس آگاهشان در همهٔ افقهای زندگی سیر داشته باشد و در این سیر طبیعی است که تجربههای بیشمار و گوناگون انسان در زمان و مکان، در لحظهای خاص، ناگهان شعری را در آیینهٔ ذهن آنها پدیدار میکند...رضا اغنمی سرودههای او را پرمغز دانسته و دارای سادگیِ زبان و کلام در عین سنجیدگی مفاهیم شعری میداند.
عشق را به خانه مىآورم
با قلبى به آرامش دریاچه
با سبدى از گلهاى سرخ تحمل
در دستى به نوازش نسیم
و آفتاب دوباره
سفرهى میز صبحانه مىشود
عشق را به خانه مىآورم
و آینه و لبخند به هم مىنگرند
و پروانههاى باغ
از دروازههاى پنچره مىگذرند
دروازهى پنچره نور است
و نور نوازش است
و نوازش گذر آرام نسیم
بر پولکهاى نقرهاى آب
من از کابوس سیاه شبها مىآیم
تا بادبان سپید سحر را قدر شناسم
بادبان سپید سحر
که جهان را به ترانه روشنایى مىخواند