درحال حاضر موجود نمی باشد
خداوند اشرف از ظهور تا سقوط
- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 139762 - 91/1
- وزن: 1.30kg
0 ریال
خداوند اشرف از ظهور تا سقوط
نویسنده: سیدحجت سیداسماعیلی
ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 940
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1393 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
نگاهی مستند و تاریخی به روند فرقهگرایی سازمان مجاهدین خلق
مجاهدين به رهبري مسعود رجوي به دورهاي تعلق داشت که در آن بازار ايدئولوژي گرم بود. بنابراين ايدئولوژي هویت ساز رجوي نه برپايهي مكاتب الهي بلكه براساس خودفهمي و هويتسازي مذهبي خاص خود او شکل گرفته بود. رجوي تلاش کرد با افکار آرمانگرايي و ايدئاليستي خود خط فاصلي بين تشکيلات مجاهدين و مذهب اسلام ايجاد کند و با شعار «جامعه بيطبقه توحيدي»، «انسانهاي طراز مکتب» خود را بسازد.
اين ايدئولوژي در هويتبخشي به زندگي سياسي و اجتماعي، ايده هايي حتي چپ تر از بقيهي ايدئولوژي هاي موجود در ايران را نويد مي داد و با شعار «اسلام در چپ مارکسيسم» تلاش کرد ايدئولوژي حاکم بر مجاهدين را مترقي نشان دهد. ولي در وراي همهي جوسازيهاي مضحک فرقه اي و فروکشکردن گرد و خاکِ فريبکاري ايدئولوژيکي به حق بايد مجاهدين را «مرتجعين چپ نما» و در طيف فرقه هاي سياسي ـ مذهبي دسته بندي کرد.
رهبري مجاهدين با عينک انقلاب ايدئولوژيک هويت انسان ها را بهعنوان مقوله اي يكدست تحت تأثير عقايد قرون وسطايي و فرقه اي خود قرار داد. درحاليكه چنين هويت «خالص و ناب» که رجوي خود را طلايه دار آن ميدانست هرگز واقعيت تاريخي نداشت و برگرفته از آگاهي هاي ناقص از اسلام و مارکسيسم بود که لاجرم رجوي را وادار به تبعيت از يک ايدئولوژي التقاطي ميکرد که در ريشه، از همان اصول بنيادگرايي که بر تار و پود تشکيلات مجاهدين حاکم بود، نشأت ميگرفت.
سازمان مجاهدین خلق ایران با استراتژی مبارزهی مسلحانه در شهریور 1344 توسط محمد حنیفنژاد، سعید محسن و علیاصغر بدیعزادگان سه تن از دانشجویان پیشین دانشگاه تهران كه فعالیتهای جبههی ملی و نهضت آزادی آنان را قانع نكرده بود، برای براندازی رژیم شاهنشاهی بنیانگذاری شد. در طی سالهای 1351-1354 سازمان مجاهدین برای مبارزه با رژیم شاه اقداماتی نظیر بمبگذاری و ترور دست زد كه حاصل چندانی نداشت. در شهریور سال ۱۳۵۰ و در آستانهی برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی، ۱۳ نفر از سران سازمان دستگیر و پس از شكنجه ۱۲ نفر از آنان اعدام شدند.
تنها فردی كه از مجازات اعدام نجات یافت مسعود رجوی بود. در سال ۱۳۵۴ در شرایطی كه بیشتر رهبران سازمان در زندان به سر میبردند، تقی شهرام، یكی از اعضای بلندپایهی مجاهدین از زندان ساری گریخت و به سازماندهی نیروهای پراكندهی مجاهدین اقدام كرد. مدتی بعد، وی به همراه چند تن دیگر از جمله بهرام آرام و وحید افراخته، اطلاعیهای موسوم به «تغییر ایدئولوژی» را انتشار داد. در متن مزبور آمده بود كه سازمان مجاهدین خلق اعتقادات مذهبی خود را كنار گذارده و ایدئولوژی ماركسیسم را پذیرفته است كه منجر به شكافی عظیم در میان اعضای سازمان مجاهدین شد. اكثریت مجاهدین به ماركسیسم رو آوردند و اقلیتی از آنها تحت عنوان مجاهدین مسلمان به اصول مذهبی پافشاری كردند.
انشعاب سال 1354، اختلافهای موجود و درگیریهای گروههای مختلف سازمان مجاهدین، ضربات مهلكی را بر این سازمان وارد كرد. ساواك در طی مدت زمان كوتاه پس از انشعاب، توانست تعداد زیادی از افراد و گروههای پراكندهی ماركسیست و مذهبی وابسته به سازمان مجاهدین را بهتدریج شناسایی كند و از بین ببرد، به طوری كه از اواسط سال 1355دیگر عملاً سازمانی وجود نداشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سازمان مجاهدین با استفاده از فضای آزادتری كه پدید آمده بود، با بالاگرفتن تب فعّالیتهای سیاسی همچون سایر احزاب به سرعت رشد كرد، اما ناكامیهای سازمان در رقابتهای سیاسی موجب روی آوردن این سازمان به فاز نظامی شد. عزل بنیصدر و بیاثر بودن ترورها در نهایت به فرار رجوی و متحدش بنیصدر به فرانسه انجامید و بقایای سازمان در ایران نیز مضمحل شدند. در سال 1365 دولت فرانسه مجاهدین را به خروج از پاریس مجبور كرد و از آن پس مركز استقرار آنها شهر بغداد پایتخت عراق شد. مجاهدین پس از آن به تأسیس شهری در شمال بغداد، در استان دیاله اقدام كردند. این شهر كه «اشرف» نامیده میشد، مركز اقامت مجاهدین بود. نام اردوگاه اشرف برگرفته از نام اشرف رجوی، نخستین همسر مسعود رجوی بود. دوران انتقال سازمان به اشرف فصل جدیدی است كه به تسلط كامل رجوی بر سازمان و تبدیل آن به یك فرقه منجر شد.
سازمان با استفاده از شگردها و ترفندهای معمولِ تمامی فرقهها توانسته است از طریق قطع ارتباط این افراد با محیط داخل كشور و همچنین خانوادههایشان، آنان را هرچه وابستهتر نگه داشته و در نتیجه به شدت استثمار نماید. در بررسی انحرافات بنیادی و ساختاری و تغییر سمت و سوی سازمان مجاهدین خلق و استحالهی آنها از یك جریان آرمانگرا به یك فرقهی سیاسی ـ تروریستی بدون شك نقش رجوی غیرقابلانكار و تعیینكننده بوده است. فرقهای كه با شعارهای فریبندهی آزادی، عدالت اجتماعی، جامعهی بیطبقهی توحیدی و شعارهای عوامفریب دیگر در یكی از سرفصلهای خطیرِ تاریخ ایران، هستی یك ملت كهن را با تحلیلهای ذهنی و عقبماندهی خود به یغما برد.
رجوی پس از بنبست سیاسیِ مرگباری كه به دنبال شكست در عملیات موسوم به «فروغ جاویدان» در سال 1367 به آن گرفتار شد، در اوج درماندگی و برای فرار و توجیه شكستهای مفتضحانهی خود در یك عوامفریبی آشكار همردیفی و بعد مسئول اولی و به دنبال آن انقلاب ایدئولوژیك درونی و ازدواج با مریم را در دستور كار خود قرار داد و از این نقطه به بعد سازمان به یك فرقه تروریستی خطرناك تبدیل شد. دسته دسته اعضا بالاجبار زنان خود را طلاق دادند، دفتر سیاسی سازمان منحل گردید و رجوی به عنوان رهبر عقیدتی خدای مجاهدین لقب گرفت. نیروهای معترض و مسئلهدار تحت عنوان ضدِ انقلاب مریم و عوامل اطلاعاتی دشمن به زندانهای داخل سازمان و زندان مخوف ابوغریب انداخته شدند. خفقان مطلق بر تشكیلات حاكم گردید و سازمان هر صدای مخالفی را به كمك نیروهای مخابرات عراق در گلو خفه میكرد.
با آشكار شدن برنامههای رجوی و فرقهگرایی سازمان تعداد زیادی از اعضای سازمان با پیبردن به اهداف رجوی از سازمان جدا شده و به افشاگری دربارهی فرقهگرایی رجوی پرداختند. خاطرات اعضای سابق سازمان ناگفتههای بسیاری از اقدامات این فرقه و رهبر آن را آشكار میكند. كتاب حاضر نیز كه به قلم آقای سیدحجت سیداسماعیلی عضو پیشین شورای مركزی مجاهدین نوشته شده است، حاصل مشاهدات و اطلاعات ایشان از سالهای حضور در اشرف میباشد كه روند فرقهگرایی در سازمان توسط مسعود رجوی را به خوبی بیان میكند
برچسب ها:
کتاب خداوند اشرف از ظهور تا سقوط