- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 189688 - 24/5
- وزن: 0.30kg
خدا در تصور اقبال
نویسنده و مترجم: محمد بقایی (ماکان)
ناشر: فردوس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 212
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1380 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو _ نو ؛ لبه دو صفحه از کتاب پاره شده ولی به متن آسیبی نرسیده است
مروری بر کتاب
مطالب کتاب با چند نوشته کوتاه از "اقبال لاهوری" تحت عنوان "خدا و من غایی" آغاز میگردد. آن گاه فلسفه اقبال یا تصوری که او از خدا دارد ، به تفصیل شرح و تبیین میشود. در این میان ، نمونههایی از آثار و اشعار او به صورت شاهد و مثال عرضه میگردد.
نویسنده تصریح میکند : فلسفه اقبال و عقیدهاش در مورد خدا به یکسان سه دوره از زندگی وی را شامل میشوند. اقبال در دوره اول که از 1901 آغاز و تا 1908 میانجامد خدا را حسن لایزال میداند که وجودی است مستقل و در عین مقدم بودن بر کائنات در همه آنها جلوهگر است. او خود را در آسمانها و زمین ، در مهر و ماه ، در طلوع ستارگان و افتادن شبنم ، در بر و بحر ، در نار و لهیب ، در سنگها و درختان ، در طیور و وحوش و نغمه دلکش نشان میدهد. به این ترتیب ، خدا "حسن لایزال" است عامل حرکت همه چیزهاست.
نیروی اشیای مادی، رشد گیاهان، غریزه جانوران و اراده انسان اشکال مختلف این جذابیت هستند که ناشی از عشق به خداست.
دومین دوره سیر تفکر اقبال را میتوان در فاصله سالهای 1908 تا 1920 دانست. مفتاح فهم این دوره از تفکر اقبال در تمایزی است که او میان زیبایی موجود در اشیاء و عشق به زیبایی قائل میشود. او [در این دوره] در مورد جاودانگی زیبایی و علت فاعلی و غایی آن به شک میافتد و بعد به نوعی بدبینی دچار میشود. سرودههایش به نام "جلوه حسن"، "حقیقت حسن"، "شبنم و ستاره" و دومین بخش از نخستین بند شعر "ستاره" مبین این نظر است. او در این دوره همراه با اندیشه مذکور به جاودانگی عشق معتقد میشود و به اموری نظیر آرزو، جست و جو و حرکت توجه بسیار نشان میدهد.
سومین دوره تحول فکری اقبال در حدود سال 1920 آغاز میشود که تا پایان عمرش دوام مییابد ... سومین دوره را میتوان دوره پختگی اقبال نام نهاد. خدا از منظر او در این دوره به طور کلی حقیقت مطلق است و حقیقت مطلق امری است اساسا روحانی به این معنا که او هم یک فرد یا یک "خود" است.