- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 162485 - 77/2
- وزن: 0.33kg
خاک بکر
نویسنده: ایوان تورگنیف
مترجم: عبدالرحمن رزندی
ناشر: امیر کبیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 330
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1362 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
تورگنیف که خالق آثار شکوهمندی در ادبیات جهان است در "خاک بکر" تصویر شخصیتی مثلاً انقلابی ولی در باطن سست عنصر را به تصویر میکشد؛ کسی که نمیتواند آیینه تمام عیاری از یک انقلابی باشد. نویسنده در این اثر، نزدیک به یک قرن پیش از وقوع، انقلاب روسیه را پیشبینی کرده است و به همین علت منتقدان "خاک بکر" را اثری گرانسنگ در زمینه رمان شخصیت و تاریخ نگاری هنرمندانه بهشمار آوردهاند.
...نژادنف مشتاقانه از میان انبوه درختها از ته باغ به جاده نگاه میکرد، هنوز شب خاکستری رنگ اطراف را فرا گرفته بود. ناگهان نژادنف لرزید و گوش تیز کرد. در آن نزدیکی چیزی ناله کرد، صدای باز شدن دروازه شنیده شد. هیکل زنانه کوچکی که خود را در شالی پیچیده بود و بستهای به بازویاش آویزان بود از سایه سنگین درختها بیرون آمد و وارد جاده خاک آلود شد.
بعد از غیبت زیاد به میهنم باز میگردم هیچ تغییر جالبی درآنجا نمیبینم همان رکود بی حس و مرده وار ، با خانه های خراب ، دیوارهای فرو ریخته وهمان کثافت ، فقر و بیچارگی . نگاه تغییر نیافته ی برده وار ، گاه درمانده و گاه افسرده . ملت ما آزاد گشته است و دستهای آزاد مانند شلاقهای بی مصرف مانند سابق آویزان ست ، همه و همه چیز مثل سابق است تنها در یک چیز ما میتوانیم هم سنگ اروپا،اسیا و دنیا باشیم هرگز بیش از این چنین خواب ترستاکی سرزمین ما را در برنگرفته است همه هرکجا که هستند در خوابند ، در شهرها روستاها ، گاریها و سورتمه ها ، روز یا شب نشسته یا ایستاده بازرگان و کارمند و نگهبات در پستش در برف گزنده و سرمای سوزان همه در خوابند متهم چرت میزند قاضی خرناس میکشد و دهقانان شخم و درو میکنند همچو مرده ها ، پدرها و مادرها بچه ها همه درخوابند تنها میخانه ی تزار که هرگز چشم بیرحمش را نمی بندد بنابراین بطری را محکم در دست میگیرد ، ابرویش در قطب ست و پاشنه اش در قفقاز روسیه مقدس سرزمین مادر ما در خواب ابدی غنوده است....
«تورگنیف» از بین تمام رمان نویسان بزرگ قرن نوزدهم روسیه با روحیه ترین و انسان دوست ترین بود. و در «خاک بکر»، بزرگترین و جاه طلبانه ترین اثر خود ، نگرانی های عمیق روزافزون خود در مورد آینده کشور و مردمش بروز داده است. در قلب این کتاب داستان یک مرد جوان و یک زن جوان وجود دارد که حضور این دو در داستان باعث می شود روایت سیاسی تورگنیف در ماجرایی عاشقانه در هم آمیخته شود.
این نوع آمیختگی شاید ما را به یاد سینمای ده پنجاه تا هفتاد ایتالیا بیندازد. این زوج عاشق در تلاشند تا در برابر استبداد قدرتمندان ، بدبختی های روزمره افراد بی قدرت و کنوانسیون های خفقان آور زندگی ولایتی، زندگی خود را از صفر بسازند. تورگنیف در این کتاب غنی و پیچیده ، یک داستان عاشقانه ، یک هجو اجتماعی ویرانگر و تلخ و شاید از همه متحیرتر ، یک جشن صمیمانه از زیبایی بی نظیر حومه روسیه و در آخر یک شاهکار غم انگیز خلق کرده است که در آن یکی از بهترین رمان نویسان جهان با پرسش ماندگار درباره جایگاه خوشبختی در یک جهان سیاسی روبرو می شود. در اصل این رمان به تصویر کشیدن برخی از جوانان در اواخر قرن نوزدهم روسیه می پردازد که تصمیم گرفتند آداب و رسوم فرهنگی زمان خود را رد کنند ، به جنبش های مارکسیستی بپیوندند و "به میان مردم بروند" .
زندگی تجملاتی خود را با کارگران و دهقانان ساده تقسیم می کنند. این رمان دارای تعدادی شخصیت اصلی است که کنش در اطراف آنها می چرخد. برای مثال ، زندگی الکسی دیمیتریویچ نژدانف ، پسر نامشروع یک اشراف ، که می خواهد دهقانان را متحول کند و آنها را درگیر اقدامات سیاسی کند.