- موجودی: موجود
- مدل: 197463 - 75/4
- وزن: 1.00kg
خانم مونسورو
نویسنده: الکساندر دوما
مترجم: ناصر موفقیان
ناشر: شباویز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 850
اندازه کتاب: پالتویی بزرگ - سال انتشار: 1368 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو
مروری بر کتاب
الکساندر دوما ؛رمان نویس و نمایش نامهنویس فرانسوی بود که به او لقب «سلطان پاریس» را داده بودند. دوما به خاطر رمانهای ماجراجویانه فراوانش یکی از مشهورترین نویسندگان فرانسه به شمار میرود. بسیاری از رمانهای او، از قبیل «کنت مونت کریستو»، «سه تفنگدار»، «بیست سال بعد» و «ویکنت دوبراژلون» رمانهایی دنباله دار و سریالی هستند. او علاوه بر رماننویسی، مقالهنویس، نمایشنامهنویس و خبرنگار پرتوانی بود.
خانم مونسورو یکی دیگر از رمان های تاریخی است که الکساندر دوما با همکاری آگوست ماکه نوشته است و در آن به دوران پر هرج و مرج فرانسه در زمان هانری سوم، آخرین پادشاه از خاندان سلطنتی والوا می پردازد. حوادث کتاب در طول سالهای 1578 و 1579 واقع می شوند.
کتاب به نوعی ادامه کتاب ملکه مارگو به شمار می رود که دوما آن را در سال 1845 به نگارش درآورد و شخصیت های دو کتاب تا حدود زیادی به یکدیگر مشابهت دارند. دوما در این کتاب یکی دیگر از شخصیت های معروف تاریخ فرانسه را به دنیای ادبیات وارد کرد: شیکو، دلقک دربار هانری سوم. شخصیتی که معروفیتش در گالریِ آثارِ دوما فقط با دارتانیانِ سه تفنگدار قابل مقایسه است....
زمان: ۱۵۷۸ میلادی
مکان: فرانسه، شهر پاریس
“فرانسوا دو سن لوک”، دوست و یار نزدیک “هانری سوم” در شرف ازدواج با “ژانت دوبریساک” دختر مارشال فرانسه است. خانواده مارشال که مثل تمام وابستگان دربار از دوستی عمیق شاه نسبت به سن لوک آگاهی داشت، به خیال خود با یک بخت بزرگ وصلت کرده بود، در حالی که سن لوک در این اواخر مورد بی مهری و بی التفاتی شخصِ پادشاه قرار گرفته بود و این موضوع کم کم داشت باعث نگرانی خانواده مارشال می شد. در این بین، سن لوک هم با هزار زحمت می کوشید اطمینان و اعتباری را که خود در دستگاه قدرت هانری سوم فاقد آن بود به پدرزنش القا نماید …
خاندان والوا فرمانروایان فرانسه از ابتدای جنگ صد ساله تا پایان قرن ۱۶ میلادی بودند. آنها در این ۳ قرن کشور را از پایان قرون وسطی و عصر حاکمیت فئودالی به سوی رنسانس هدایت کردند. والواها به دنبال پیشینیان خود (خاندان کاپتی) کار یکپارچگی فرانسه را به پیش برده و آن را با موفقیت به پایان رساندند. خاندان والوا خود یکی از شاخههای کاپتیها – حاکمان فرانسه در قرون ۱۰ تا ۱۴ میلادی – محسوب می شدند.
والواها که در دوره آشفتگی اوضاع فرانسه به قدرت رسیدند، به مرور به سه شاخه تقسیم شدند:
• شاخه مستقیم که با فرمانروایی فیلیپ ششم آغاز شد و از ۱۳۲۸ تا ۱۴۹۸ میلادی بر فرانسه حکم راند. اوج قدرت والواها مربوط به همین دوره می باشد.
• شاخه والوا-اورلئان که تنها یک عضو آن – لویی دوازدهم – به حکومت رسید.
• شاخه والوا-آنگولم که از ۱۵۱۵ تا ۱۵۷۴ قدرت را در دست داشت و سرانجام پس از دوره جنگهای مذهبی در فرانسه فروپاشید و جای خود را به خاندان بوربون داد.
نخستین فرمانروایان والو درگیر جنگ صد ساله با انگلستان بودند. این جنگ که در ابتدای سلطنت والواها (ابتدای قرن ۱۴ میلادی) آغاز شد، تا ۱۴۵۳ ادامه یافت. در این مدت ، شاهان والوا با دو خطر مهم رو به رو بودند. نخست، پادشاهی انگلستان که بخش بزرگی از فرانسه را تصرف کرده بود و همچنین، فئودالهایی که با سوءاستفاده از کاهش قدرت شاه ، در پی کسب نفوذ بیشتر بودند. این جنگ سرانجام در زمان شارل هفتم با پیروزی فرانسویان خاتمه یافت. از آن پس شاهان والوا کوشیدند تا قدرت فئودالها را کاهش دهند. لذا ، اختیارات مالیاتی و اعلام جنگ و صلح را از آنِ خود کردند و با افزایش توان نظامی ، فئودالها را به حاشیه راندند.
آغاز درگیریهای موسوم به جنگهای ایتالیا در اوایل قرن ۱۶ میلادی ، باعث شروع رقابت تاریخی خاندان والوا با خاندان هابسبورگ شد. مسئله ای که بعدها به رقابت فرانسه و اتریش تبدیل شد و بخش مهمی از تاریخ معاصر اروپا را به خود اختصاص داد. رنسانس فرانسه نیز در زمان دو پادشاه والواها – هانری دوم و فرانسوای اول – روی داد. وقوع جنگ های مذهبی در فرانسه (۱۵۹۸-۱۵۶۲) تیر خلاصی بر پیکره دولت والواها وارد آورد. این جنگها میان کاتولیکها – که دستگاه های دولتی در اختیار آنها بود – و پروتستانها رخ داد. سرانجام در سال ۱۵۷۴ هانری چهارم – رئیس خاندان بوربون – از دل جنگ های مذهبی کشور سر بر آورد. خاندان والواها منقرض شد و بوربونها جای آن را گرفتند. بوربونها تا زمان وقوع انقلاب فرانسه بر این کشور حکومت کردند.