- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 158915 - 87/4
- وزن: 0.20kg
خانم دالووی
نویسنده: ویرجینیا وولف
مترجم: پرویز داریوش
ناشر: رواق
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 222
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1362 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
او هر جور که بود در خیابان های لندن، در جزرومد چیزها، اینجا و آنجا، باقی میماند؛ پیتر باقی میماند. در یکدیگر میزیستند و یقین داشت که او خود جزوی از درختهای خانه است؛ از منزل آنجاست. کلاریسا در نظر پیتر، احساساتی به نظر می رسید. همین طور هم بود. چرا که به این نتیجه رسیده بود که تنها چیزی که ارزش گفتن دارد، احساسات آدم است. باهوش بودن احمقانه است، آدم باید خیلی ساده احساس خود را بیان می کرد.
تو از زمان برای انجام کارهای خود سود جسته و از آن به عنوان یک کانال که از طریق آن می توانی به زندگی ات جهت داد و استفاده کنی. درک شخصی ات از زمان، این اجازه را به تو می دهد تا همیشه در لحظه زندگی کنی. سعی داریشار زمان اطرافت قرار نگیری. ...
خانم دالاوی از رمان های مهم و مطرح ویرجینیا ولف است. ویرجینیا ولف که از آغاز می خواست شکل تازه ای از رمان را ارائه دهد، در سال 1925 با نوشتن رمان خانم دالاوی برای اولین بار الگوی زمان را در قالب رمانی بلند برهم زد و با جسارت طرح داستان را به یک روز واحد، یک منطقه(شهر لندن) و یک شخصیت واحد در مرکز داستان محدود کرد(بازگشت به سه واحدی که جویس قبلا در اولیس به کار گرفته بود).
...«چيزي بود كه دوست داشت؛ زندگي، لندن، اين لحظه در ماه ژوئن»
اين جملهاي است كه خانم دالاوي در گردش روزانهاش در خيابانهاي لندن براي خريد گل در يك صبحگاه «تر و تازه» بر زبان ميراند. او همان شب قرار است مهماني مجلل ديگري برپا كند تا شكوه ولخرجي بريتانيايياش را در ضيافتي با حضور عاليجناب نخستوزير به رخ دوستانش بكشد.
گردش روزانهاي كه تا پايان شب تعقيب ميشود، به درون رويدادهايي عادي و روزمره ميرود و سرانجام به درنگ خانم دالاوي در معناي زندگي و مرگ ميرسد؛ نبردي ذهني كه در آن زندگي پيروز ميشود.
خانم دالاوی گفت گل ها را خودش می خرد.برای این که لوسی ترتیب بقیه ی کارها را می داد.درها را از چارچوب ها بیرون می آورند؛ قرار بود کارگرهای راپلبری بیایند.کلاریسا دالاوی فکر کرد از این گذشته عجب صبحی است، آن قدر تر و تازه است که انگار آن را در ساحل برای بچه ها نقاشی کرده اند...
در داستان این رمان که از دل دو داستان کوتاه به وجود آمده، کلاریسا در حال آماده شدن برای مهمانی ای است که عصر همان روز به میزبانی خودش برگزار خواهد شد. داستان به منظور ایجاد تصویری بی نقص از زندگی کلاریسا و ساختار اجتماعی انگلستان در زمان میان دو جنگ جهانی، به طور مکرر در زمان به جلو و عقب رفته و از ذهن و زبان شخصیت های گوناگونی روایت می شود. به عقیده ی بسیاری از منتقدین، رمان خانم دلوی، دربردارنده ی برخی از زیباترین، پیچیده ترین و بدیع ترین جملاتی است که تا به حال به زبان انگلیسی نوشته شده است و همین موضوع، دلیلی محکم برای خواندن این کتاب است.