- موجودی: موجود
- مدل: 204102 - 61/4
- وزن: 0.30kg
خاله سرگردان چشم ها
نویسنده: فرخنده حاجی زاده
ناشر: ویستار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 80
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1373 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
دیشب خواب مریم را دیدم .
دوباره می بردنش آمریکا . صدایش می لرزید :« چه جوری بگم . آخه این دفعه فرق می کنه ، پویان ، پویان .»
داودی گفت :« بی خیالش مریم ، من هستم .» تینا میله پشت جیپ را گرفته بود :« خاله مه یم . خاله مه یم نلو .»
چسبیده بودم به درخت گیلاس دم پله ها . در را که می بستند فرح روز دستمال سفیدی پرت کرد طرف مریم . لاله پنجه های تینا را باز کرد . چه جمعیتی بی سر! تینا با مشت کوبید توی صورت لاله :« بد ، بدی ، مامانی بد ، بگو خاله مه یم نبلن ، بگو دِ دِ ، بگو...
رشتهی این رمان کوتاه یا داستانِ بلند در فضایِ محدودِ یک کتابخانه بافته میشود و چند کتابدار زن و یک مرد جوان کارمند شخصیتهای اصلی این داستانند که هر یک گذشته، گرفتاریهای روزمره، درگیریهای عاطفی، ارزشی و اجتماعی، خود را از بیرون به این فضا میآورند و آن را از دریچهی چشمهای راوی یعنی زن جوانی که به خاطر آمادگیِ بزرگوارنهاش به پذیرش درددلها، گلایهها و غمهای دیگران، »خاله» لقب گرفته است، به نمایش میگذارند.
متن کتاب از زنجیرهای از یادآوریهایی ساخته شده است که از ذهنِ راوی، یکی از پس دیگری، میگذرند و گاه با کلمهای یا مفهومی مشترک به یکدیگر گره میخورند. این زنجیره گاه با واقعیتِ حاضر، گسسته میشود و این گسستگی خود عاملی است که معنایِ مضمونِ یادآوریهای زن را برجستهتر میکند. قسمت اعظم این یادآوریها در تاکسییی میگذرد که راوی را به مجلس ترحیم کارمند مرد جوان کتابخانه میبرد. او که چندی قبل به هنگام خدمت وظیفه در بحبوحهی جنگ از دکل برق افتاده است، نه موقعیت یک جانباز را دارد، چون کاملاً معلول جنگی نیست و نه موقعیتِ یک فردِ علیلِ عادی را. او با کولهباری از خواستها، انتظارات، تناقضات و درگیریهای عملی و عاطفی در بطن داستان خود را به این در و آن در میزند و این کولهبار را در طلب روزنهی امیدی و نور محبّتی به نمایش میگذارد.
صفا داوودی، نیمه جانبازی است که اشتهای زیادش، که شاید مظهری از خواهندگیِ نسلِ جوان است، پاسخی در خور نمییابد. او همه جا با بنبست روبرو میشود و سرانجام دست به شبیهسازیِ یک خودکشی میزند و راوی یا خالهی غمخوار را با باری عظیم از تأسف و اندوهِ مهربانیهای ناکرده باقی میگذارد.