- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 186339 - 115/4
- وزن: 0.50kg
خاطرات کهن مردان خوزستان
نویسنده: گروه تحقیقات
ناشر: دانشگاه جندی شاپور
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 98
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1356 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو _ نو ؛ بر روی اسم رضاشاه و تاریخ شاهنشاهی جلد سیاه شده
مروری بر کتاب
مصور اسناد - تمام گلاسه
به مناسبت آئین بزرگداشت صدمین سالگرد زادروز اعلیحضرت رضاشاه کبیر
در دوره قاجار و در حالی که از انقلاب مشروطیت سالهایی گذشته بود، شیخ خزعل از این موقعیت استفاده کرد و نیروهای خود را علیه دولت و قبایل رقیب بختیاری تجمیع کرد. کشف نفت باعث شده بود تا انگلیسی ها حضور خود را در خوزستان افزایش دهند. آنها مستقیماً برای گروههای قبیلهای تامین سلاح میکردند و همچنین در سال ۱۲۹۵ شمسی (۱۹۲۴) نیروی نظامی جنوب ایران را ایجاد کردند.
انگلیسیها در نهایت با حمایت از شورش شیخ خزعل، مستقیماً در سیاست منطقه شرکت داشتند. شیخ خزعل بخوبی از تهدیدی که از جانب قدرت نوظهور رضاخان ایجاد می شد آگاه بود. بنابراین تلاش کرد تا با تحکیم روابطش با طوایف لر، بختیاری و خمسه در برابر دولت مرکزی، تهدید رضاخان را از بین ببرد. اما نهایتا به دلیل حمایت اکثریت بختیاریها از حکومت مرکزی و اختلافات داخلی میان سران قبایل، موفق به انجام آن نشد. او از راهبردهای متعددی استفاده کرد و پس از شکست در همه موارد، از بریتانیا حمایت کرد.
خزعل در تبلیغات خود مدعی شد که قبایل عرب منطقه از مهاجران به ایران در دوران اخیر بوده و هیچ ارتباطی با ایرانیان ندارند. او خود را مدافع اسلام در برابر حکومت سکولاریست تهران معرفی کرد و یک خوزستان مستقل عربی را با نام عربستان تبلیغ کرد. انگلیسی ها ابتدا برای حمایت از شیخ خزعل با او پیمانی بستند و در ابتدا چنین کردند، اما سپس تصمیم گرفتند خزعل را کنار گذاشته و با دولت مرکزی متحد شوند. در سال ۱۳۰۳ رضاخان به نیروهای مسلح خزعل حمله کرد و در عرض چند ساعت به شورش پایان داد و تقریباً هیچ تلفاتی نداشت.
دراواخر دوره قاجار، با وجودی که شوشتر همچنان مرکز خوزستان بود و حکمران ایالت از تهران فرستاده میشد، به دلیل اعمال نفوذ شیخ خزعل بعضی از حکمرانان ناچار به ترک شهر میشدند. چنانکه در سال ۱۳۴۱ هجری قمری ظهیرالملک حکمران خوزستان در شوشتر به این وضعیت دچار گردید. در تلگرامهای تندی که بین رئیس الوزرا (رضاشاه) و شیخ خزعل رد و بدل شد، خزعل نوشت: «من به هیچ روی شما را رئیس شورای وزیران نمیشناسم. شما غاصب هستید و بی هیچ دلیلی پادشاه قانونی و مشروطه خواه را از کشور راندهاید».
رضاشاه قشونی را به شوشتر روانه کرد. در شوشتر با ورود قشون دولتی (پنجم جمادی الاول ۱۳۴۲ ه.ق – آذر ۱۳۰۳ ه.ش) نیروهایی به تحریک شیخ خزعل اقدام به تیراندازی به قلعه سلاسل کردند اما پس از یک ساعت با شنیدن صدای توپ قشون دولتی بسرعت فرار کرده و نیروهای دولتی به سادگی بر اوضاع مسلط شدند. پس از این رویداد، جشنی با حضور اهالی شوشتر و احمد کسروی رئیس عدلیه خوزستان مستقر در شوشتر برگزار شد. پس از چندی رضاشاه شخصاً به شوشتر و خوزستان سفر کرد و مورد استقبال مردم شوشتر قرار گرفت.