- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 158654 - 64/1
- وزن: 0.80kg
خاطرات و اسناد ناصر دفتر روایی
نویسنده: ناصر دفتر روائی
به کوشش : ایرج افشار
ناشر: فردوسی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 403
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1363 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ لبه روکش کتاب سائیدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
مصور
انقلاب مشروطیت ؛ نهضت جنگل ؛ دوره نا امنی ؛ وقایع سیاسی و اجتماعی خلخال
... حاج زین العابدین تقی اوف یک نفر معلم از اسلامبول به باکو جلب و جمعی ازمعلمان قدیمی را تحت تعلیم و تربیت او گرد آورده و دارالتعلیمی ا فتتاح کرد و اصول جدید تعلیم و تدریس را به آنها یاد داده بود که از جمله ی آنها حاج میرزا محمد تقی بود که مدتی نیز در بادکوبه تدریس داشته و این اوقات برای دیدار خانواده ی خود به خلخال آمده بود .
یکی از وقایع تاریخی در اواخر دوره ی قاجاریه قیام میرزا کوچک خان جنگلی است .او در گیلان علیه دولت قیام کرده قسمتهایی از گیلان و خلخال را تحت نفوذ خود در آورد . مردم و آزادیخواهان خلخال در این رابطه نقش فعالی داشتند.در سال 1335هـ ق کوچک خان به همراه همراهان خود از جمله خالو قربان ، حاج احمد کسائی، و کربلا حسین و بعضی از سران به خلخال آمده مورد استقبال بی سابقه ی مردم خلخال قرار گرفتند .
در سال 1273 كه به بيست سالگي رسيده بود با پدرش به تبريز رفت و چون در چند ملاقاتي كه با اميرنظام داشت خط و ربط و درك و معلومات فرزند مورد توجه اميرنظام قرار گرفت، امير نظام از سراج دفتر خواست كه ابراهيم را در تبريز بگذارد. موقعي كه اميرنظام به تهران آمد ابراهيم را نيز به همراه خود به تهران آورد و قسمتي از امور منشيگري خود را به او سپرد، ميرزا ابراهيم مدت هفت سال در تهران بود و با اصول مربوط اداره ي امور ديواني و رجال مملكتي آشنايي يافت.
ميرزا ابراهيم پيش از آغاز نهضت مشروطيت به خلخال بازگشت و در رفع مشكلات مختلفي كه اغلب دامنگير منطقه بود، با نظر و راي خود، هميشه به مردم ياري مي كرد و به همين ملاحظات بود كه چند نوبت نيابت حكومت خلخال از طرف دولت بر عهده ي او گذاشته شد. در سال 1326 قمري (1287 شمسي) كه هنوز در اغلب شهرهاي كناره ي ايران نامي از مدرسه و معارف جديد نبود ناصردفتر به تاسيس اولين مدرسه در خلخال همت گمارد و براي برپا داشتن و راه اندازي مدرسه با نفوذي كه در ميان طبقات مختلف داشت به تبليغ پرداخت و اعانه فراهم كرد و مدرسه اي را كه به "ناصري" شهرت گرفت به وجود آورد.
اما چون ناآرامي و غارتهاي عشايري هرچند يكبار در خلخال بروز مي كرد مدرسه نيز متناوبا به تعطيلي و بي پولي و وقفه مي كشيد. در يادداشتي كه راجع به تاريخچه مدرسه نوشته يادآور شده است كه :
در عين حال كه من سرگرم ترتيبات كار مدرسه بودم مخالفين انواع اعتراضات و بدگوئيها داشتند و به تير تهمت هاي گوناگونم هدف ساختند و اين رويه مدتها ادامه داشت ولي من بدون اينكه اعتنايي كنم به كار خودم مشغول بودم.
با اينكه در خلخال افكار عمومي از اينگونه تاسيسات بيگانه و اقدام بدان مستلزم انواع مخاطره و فداكاري ها بود، نگارنده از روي يك احساسات دروني خود را براي مقابله با هرگونه مرارت و مخاطره حاضر و با استفاده از وجود حاج ميرزا محمدتقي خوجيني (كه تحصيلات خود را در باكو انجام داده بود) بدين اراده افتادم كه مدرسه اي در قصبه ي خلخال افتتاح و خدمات وطني خود را از اين راه تعقيب نمايم، و چون خود چنين قدرت مالي نداشتم كه همه مصارف مقدماتي و بودجه آتيه ي اين مدرسه را از عهده برآيم، اراده خود را با بعضي از خواص خلخال كه احساساتي در اين كارها داشتند به ميان گذاردم و استمداد كردم كه از مساعدت مادي و معنوي دريغ ننمايند ولي از هيچيك مساعدت مالي و مادي بعمل نيامد و بلكه بعضي ها نظر به عدم استعداد محلي و فقدان وسايل و دوري افكار عمومي از آن و بدتر از همه بدبيني دولتيان مستبد نسبت به اينگونه تاسيسات كه بوي ديگري از آن برمي آمد بدين اقدام ملامتم كردند.
ولي نظر به عشق مفرطي كه بدان داشتم خود را بدين كار مصمم و اقل فايده آن را آشنا كردن افكار عمومي بدين تاسيسات و تخم پاشي مي دانستم كه لامحاله ثمره اش وقتي به دست آيد. اين بود اراده ي خود را جدا تعقيب و اثاثيه مدسه را برحسب دستور حاج ميرزامحمدتقي با خرج شخصي خودم فراهم و بهترين عمارت قصبه را (منزل حاج سليم مرحوم) با ماهي ده تومان وجه اجاري براي مدرسه تعيين و در اول ميزان (مهرماه) 1326 مدرسه را به نام ناصري با مديريت و معلمي مرحوم حاج ميرزا تقي و يك نفر ديگر از كسان او (ميرزا رفيع) و نظامت آقا سيد كريم و يك نفر مستخدم و با شصت نفر شاگرد در دو كلاس افتتاح و جشن افتتاحيه در عمارت مدرسه برپا شد...