دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

خاطرات فاطمه پاکروان

خاطرات فاطمه پاکروان
درحال حاضر موجود نمی باشد
خاطرات فاطمه پاکروان
  • موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
  • مدل: 183694 - 110/6
  • وزن: 0.30kg
0 ریال

خاطرات فاطمه پاکروان

نویسنده: حبیب لاجوردی , فاطمه پاکروان
مترجم: اسماعیل سلامی
ناشر: مهراندیش
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 114
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1378 - دوره چاپ: 1 

کیفیت : درحد نو _ نو

 

مروری بر کتاب

مصور - اسناد

همسر سرلشگر حسن پاکروان : افسر ارتش ، رئیس ساواک ، وزیر اطلاعات و سفیر

کتاب حاضر، مصاحبه حبیب لاجوردی، یکی از اعضای مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد با فاطمه پاکروان، همسر سرلشکر حسن پاکروان است. در خلال مصاحبه هایی که توسط این مرکز با مسئولان و کارگزاران حکومتی و صاحب منصب دوران پهلوی، تحت عنوان «تاریخ شفاهی ایران» صورت گرفته است، وقایع و موضوعاتی مطرح گردیده که اطلاع از آنها برای پژوهشگران، مورخان، اندیشمندان و عموم مردم مفید فایده خواهد بود.

خاطرات فاطمه پاکروان از آن جهت اهمیت دارد که وی به عنوان همسر مهم ترین مقام اطلاعاتی و امنیتی کشور در مقاطعی چون برکناری تیمور بختیار از ریاست ساواک، نهضت خرداد ۱۳۴۲، تبعید امام خمینی و بازسازی سازمان اطلاعات و امنیت کشور، در کنار همسر خویش در چند و چون وقایع قرار گرفته است

فاطمه پاکروان: دخترم، بزرگترین دخترم. یک هفته قبل از مرگ شاه او را ملاقات کرد و خواهرم او را در بیمارستانی در امریکا دید. وقتی شاه ایران را ترک کرده بود، خواهرم بصراحت گفت: "اعلیحضرت، چرا شوهر خواهرم را با خود نیاوردی؟" (شاه هیچ‌کس را با خود نبرد و همسرم هم نرفت. بعدا این را برایتان تعریف می‌کنم. این مساله خصوصی است اما مهم نیست) و خواهرم از شاه پرسید: "چون اجازه نداد آیت‌اله خمینی اعدام شود، از دست او دلخور بودی؟"

شاه رنگ باخت و گفت: "چطور می‌توانی این حرف را بزنی؟ من او را دوست داشتم. او را تحسین می‌کردم.
فرح آنجا بود و گفت: "اتفاق‌های زیادی برایمان افتاد اما غمبارترین آنها اعدام سرلشگر پاکروان بود. این چیزی است که ما را واقعا به خشم آورد."

بعد دخترم شاه را یک هفته قبل از مرگش در قاهره دید. او همچنین تفسیر هانری بوتیه را شنید. او مدیر ادبی انتشارات آلبن میشل بود، انتشاراتی که خاطرات شاه را منتشر کرد. او همه جا دنبال شاه می‌رفت. به مکزیک، پاناما، سن آنتوینو در تکزاس، قاهره و هر جا که شاه می‌رفت، چون آنها سعی داشتند هر چه زودتر چاپ کتاب را شروع کنند. او قسم خورد که شاه خودش کتاب را نوشته بود.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات