- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 183744 - 110/5
- وزن: 0.50kg
خاطرات بی نظیر بوتو
نویسنده: بی نظیر بوتو
مترجم: حسن تقی زاده میلانی
ناشر: نوید شیراز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 493
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1368 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ لبه عطف سائیدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
دختری از شرق
روزی سران کشوری و سیاستمداران بین المللی برای دیدار پدرم به اینجا می آمدند؛ شاه ایران ، از سرزمین همسایه، امیر ابوضبی و شیخ زاید، رئیس جمهوری امارات متحده عربی ، آقاخان پرنس کریم ، سناتور جرج مک گاورن از ایالات متحده ، دونکان سندیز وزیر کابینه انگلیس. پدر اغلب برای میهمانانش ضیافت شکار ترتیب می داد، اگرچه خود علاقه چندانی به شکار نداشت. با این حال،برادرانم شکارچیانی زبردست بودند...
حتی در روزهای عادی نیز المرتضی پر از خنده و شادی بود. اغلب پدرم بی مقدمه زیر آواز می زد،اجراهایی مختلف اما پر شور از آوازهای محلی سند یا آهنگ های غربی مورد علاقه اش؛"غروب افسون شده" از گروه موسیقی اطلس جنوبی که پدرم آن را در نیویورک دیده بود، "غریبه ها در شب" آهنگ روز فرانک سیناترا که در زمان دلبری از مادرم در کراچی رایج بود و تخصص اصلی پدرم بود،هنوز صدای پدرم را هنگام خواندن آن می شنوم:
هر چه میخواهد بشود، بشود ، آینده از آن ما نیست چه کسی میتوانست آینده تاریکی که او را آنقدر ناگهانی در سحرگاه 5 جولای سال هزار ونهصد و هفتاد وهفت غافلگیر کرد، پیشگویی کند؟ کودتای نظامی که آغازگر مصیبت شخصی ما و عذاب پاکستان بود.
پنجم جولای سال 1977 ساعت 1:45 بامداد . محل اقامت نخست وزیر ، راولپندی. بیدار شوید! لباس بپوشید! عجله کنید! مادرم فریاد زد، در حالی که شتابان از اتاق من بیرون می رفت تا خواهرم را بیدار کند."ارتش کودتا کرده است!" ارتش کودتا کرده است....
"بی نظیر بوتو" دختر نخست وزیر سابق پاکستان، ذوالفقار علی بوتو است که در سال 1979 توسط رئیس جمهور محمد ضیاء الحق اعدام شد. پس از مرگ وی، رهبری حزب مردم پاکستان، بزرگترین و قدرتمندترین حزب توده ای را به ارث برد. در سال 1981، او خود به زندان افتاد و سه ماه را در سلول انفرادی گذراند. پس از آزادی به انگلستان رفت تا چهار ماه را در تبعید بگذراند. در سال 1985 او به پاکستان بازگشت تا برادر کوچکترش شهنواز را که در شرایطی مرموز در جنوب فرانسه درگذشته بود، دفن کند.
چند ماه بعد او یک بار دیگر به کشورش بازگشت. صدها هزار نفر از هواداران برای استقبال از او در راهپیماییهای گسترده به خیابانها آمدند و او خواستار سرنگونی رژیم رئیسجمهور ضیاء شد. دوباره زندانی شد و سپس آزاد شد. بی نظیر بوتو داستان آن سال ها را در کتاب "بی نظیر بوتو دختر شرق" روایت می کند و توضیح می دهد که چرا به تراژدی شخصی پشت کرده است و با آن عزم آهنین ردای پدرش را پوشیده است که ناظران را در سراسر جهان شگفت زده کرده است.
چند دقیقه بعد با نگرانی به پدر و مادرم در اتاق خوابشان پیوستم، در حالیکه نمی دانستم چه خبر است. کودتا؟ چگونه ممکن است که یک کودتا روی داده باشد. روز قبل که حزب مردم پاکستان و رهبران مخالف به توافق نهایی در خصوص انتخابات مورد بحث رسیده بودند. و اگر ارتش کودتا کرده ، کدام جناح نظامی آن را ترتیب داده بود؟ ...