دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

خاطرات ابوالحسن ابتهاج

خاطرات ابوالحسن ابتهاج
درحال حاضر موجود نمی باشد
خاطرات ابوالحسن ابتهاج
  • موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
  • مدل: 187976 - 119/4
  • وزن: 1.30kg
0 ریال

خاطرات ابوالحسن ابتهاج

نویسنده: ابوالحسن ابتهاج
به کوشش: علیرضا عروضی
ناشر: ماهریس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 880
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1399 - دوره چاپ: 4

 

مروری بر کتاب 

مصور - اسناد

ابوالحسن ابتهاج (۸ آذر ۱۲۷۸ رشت - ۶ اسفند ۱۳۷۷ لندن) پایه گذار اصلی برنامه‌ریزی توسعه در ایران که در فاصله سالهای ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۷ مدیر عامل سازمان برنامه بود. او همچنین در دهه ۲۰ خورشیدی مدیرعامل بانک ملی ایران بود.
ابتهاج در سال ۱۲۹۹ پس از انجام مصاحبه و شرکت در آزمون ورودی به استخدام بانک شاهنشاهی ایران درآمد و مدارج ترقی را به سرعت پیمود.

به طوری که در سال در سال ۱۳۰۹ به سمت معاونت بازرس کل منصوب شد. این ارتقا او را مبدل به یکی از ارشدترین مقامات ایرانی بانک نمود. با این حال پیشرفتش او را راضی نمی‌کرد. به خصوص که می‌دید در این زمینه تبعیضهایی نه فقط برای او بلکه برای همه ایرانیانی که برای بانک شاهی کار می کردند وجود داشت. در نهایت این امر باعث شد که پس از ۱۶ سال کار کردن برای بانک از شغلش استعفا دهد و با توجه به سابقه آشناییش با علی اکبرخان داور به خدمت وزارت مالیه درآید.

دو سال بعد یعنی در سال ۱۳۱۷ به معاونت بانک ملی ایران، در سال ۱۳۱۹ به ریاست بانک رهنی و نهایتاً در سال ۱۳۲۱ به ریاست بانک ملی رسید. جایی که او به او این امکان را می‌داد که سیاستهایش را به مؤسسه‌ای دیکته کند که زمانی به درخواست او برای شرایط برابر گوش نداده بود. به نوشته سر دنیس رایت او در این دوره به تفوق بانک شاهی خاتمه داد و بانک ملی را از هر جهت تبدیل به بانک مرکزی کشور نمود.

بعد از كودتاي 28 مرداد مجدداً از وي درخواست شد تا به خدمت دولت درآيد، لذا در شهريور 1333 تصدي سازمان برنامه و بودجه را به عهده گرفت. در بهمن ماه سال 1337 كه از اين سمت عزل شد اقدام به تأسيس بانك ايرانيان نمود. ابتهاج در آبان 1340 بازداشت شد و مدت هشت ماه را در زندان سپري كرد. پس از آزادي، ابتدا 25% سهام بانك ايرانيان را به سيتي بانك آمريكا فروخت و سپس در سال 1356 كليه سهام خود را به هژبر يزداني واگذار نمود و براي هميشه به پاريس نقل مكان كرد.

خاطرات ابوالحسن ابتهاج به عنوان فردي كه در دوران حكومت سه پادشاه به امور مالي- بانكداري و برنامه‌ريزي اشتغال داشته و به تبع آن گفتني‌هاي بسياري درباره از دوران آخرين پادشاه سلسله قاجار و سپس پهلوي‌ها دارد، از جمله آثار پر كشش تاريخي براي همه اقشار، خاصه مديران اقتصادي، به حساب مي‌آيد.

آنچه در دوران پهلوي دوم، ابتهاج را از اكثريت مديران متمايز مي‌ساخت، برخورد تند و حقارت‌آميزي بود كه وي با قاطبه مسئولان و نمايندگان مجلسين ملي و سنا داشت. علت چنين برخوردي آن بود كه ابتهاج در مقام رئيس سازمان برنامه و بودجه، آنان را فاقد صلاحيت و به قدرت رسيده براساس وابستگي سياسي مي‌دانست. مسئول برنامه‌ريزي كشور از سال بعد از كودتاي 28 مرداد مراحل رشد را در امور بانكداري و مالي طي كرده بود و كارشناسي زبده به حساب مي‌آمد؛ لذا خويشتن را در مقايسه با چنين مديراني كه هم به لحاظ دانش و هم فرهنگ و اخلاق بيش از حد نازل بودند، بسيار متفاوت مي‌يافت.

عبدالمجيد مجيدي كه بعدها در جايگاه ابتهاج قرار گرفت در اين مورد مي‌گويد: «يك دفعه حكومت افتاد دست عده‌اي كه از ديد اكثريت غرب‌زده بودند و ايجاد شكاف كرد و اين شكاف روز به روز بيشتر شد. تا به آخر [اكثريت مردم باور داشتند] كه اين گروهي كه حكومت مي‌كنند يك عده آدمهايي هستند كه نه مذهب مي‌فهمند، نه مسائل مردم را مي‌فهمند.» در همين حال، مخالفان سرسخت ابتهاج همچون جعفر شريف‌امامي- كه با درجه علمي تكنيسيني به وزارت، نخست‌وزيري و رياست مجلس سنا رسيده بود و به آقاي 5 درصدي معروف گشت- علت بي‌اعتنايي ابتهاج به عناصر حكومتي دوران پهلوي دوم را توجه غيرمعمول به بيگانگان اعلام كرده‌اند: «معتقد به خارجي بود و ميل داشت كه كارها را با نظر آنها انجام بدهد و خيلي دست باز با آنها رفتار مي‌كرد و حال آن كه با ايراني‌ها خيلي شديد عمل مي‌كرد.»

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات