- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 165059 - 44/2
- وزن: 0.40kg
حیدربابای شهریار در آیینه زبان فارسی
نویسنده: محمدحسين بهجت تبريزى ؛ شهریار
به کوشش: کریم مشروطه چی
ناشر: نگاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 215
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
همراه متن ترکی آذری
شاید بتوان اقبال مردم آذربایجان بر حیدربابا را یکی از محرکههای شهریار برای اعراض از تهران و بازگشت به موطن مادرزادی به شمار آورد که شاعر بنابه دلائل مختلف، در زمستان 1331 از یار و دیار قهر کرده شبانه به تبریز رفت و در سال 1332 نخستین بار حیدربابا را به انطباع سپرد. سرودن حیدربابا و انتشار آن شاید جز انگیزه یاد شده، سبب رندانه دیگری نیز داشته باشد که این، نه گفته شاعر، بلکه گمان من است که:
از سالهای آغازین اقتدار رضاخان یک موج مهیب ترکستیزی و ترکیزدائی در ایران سر گرفته بود و شهریار برای برشکستن این حصارِ ستم، آزادی اجتماعیِ محصول نهضت ملی نفت را ارزیابی کرده، هوشمندانه از این فرصت بهره جست و طرف بست. چندی پس از انتشار این شاهکار، حاکمان روزگار که قضا را برترانگاری قومی را به پایه عرقپرستی و ژنوسید فرهنگی پیش میبردند و انکار هویت گروههای قومی ایرانی را دستمایه این سیاست کرده بودند، از اشتهار و بلندنامی حیدربابا اندیشه کردند که مبادا رفته رفته به بیرق مبارزات آزادیخواهی قومی نیز تبدیل شود. پیرو خاصیت همه جباران تاریخ که از سرِ دستپاچگی بهجای کرامتٍ اکرام و اعطاء حقوق، قدغن و سیاست و یسق را برمیگزینند، حیدربابا نیز ناشیانه توقیف شد.
استاندار وقت شهریار را به گلگشت شاهگلی برده و در حالی مساعد میگوید که: اعلیحضرت از شما به خاطر حیدربابا گلهمند شدهاند! که بوی تجزیهطلبی از این حرکت میآید و لابد شهریار که: به شرفعرض اعلیحضرت برسانند که: از این پس شعر مرا نبویند، بلکه بخوانند.
حیدربابا ، ایلدیریملار شاخاندا
سئللر ، سولار ، شاققیلدییوب آخاندا
قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا
سلام اولسون شوْکتوْزه ، ائلوْزه !
منیم دا بیر آدیم گلسین دیلوْزه