- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 184419 - 109/3
- وزن: 0.80kg
حکمت یونان
نویسنده: شارل ورنر
مترجم: بزرگ نادرزاد
ناشر: زوار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 276
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1347 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
در زمان شکوفاشدن مدنیّت اسکندریه، یعنی در آن زمان که اندیشهی باستان رو به افول داشت، این عقیده میان مردمان منتشر گشته بود که خاستگاه فلسفهی یونان مشرق زمین است. نومنیوس که در قرن دوم مسیحی میزیست و از پیشتازان حکمت نوافلاطونی بود آن عقیدهی عام را چنین بیان میکرد که افلاطون موسای یونانی زبان بوده است.
مورّخان دوران جدید این عقیده را نپذیرفتهاند. فقط برخی محققان نظیر روت و گلادیش اعتقاد به وجود منشأ شرقی را برای فلسفهی یونان از سر گرفتهاند. روت علیالخصوص خواسته است ثابت کند که فلسفهی یونان از سرزمین مصر نشئت گرفته است. ولی این عقیده به کلی منسوخ گشته است. امروزه مورخان فلسفه همآوازند که فلسفهی یونان تنها اندکی مدیون افکار مشرق زمین است و در واقع اندیشهی یونانی، زادهی خود به خودی اذهان همان دیار است. این همان نظری است که - «جان برنت» زبانشناس و فیلسوف گرانقدر اسکاتلندی در کتابی دلنشین در باب فلسفهی متقدم یونان به قوت تمام خاطرنشان کرده است.
وی ما را به این نکته توجه میدهد که نمیتوان مصریان و بابلیان را صاحب فلسفه شمرد. تنها قوم باستانی که همچون یونانیان حکمتی داشته، قوم هند بوده است. اما اگر مدّعی شویم که فلسفهی یونان از هند آمده، بیپروا سخن راندهایم. به خلاف، میتوان چنین اندیشید که فلسفهی هند از حکمت یونان سرچشمه گرفته است. تردید نیست که الهیات عرفانی، اوپانیشادها و آیین بودا، ملک طلق هند است، ولی این جمله بیشتر الهیات است، تا فلسفه به معنای واقعی.
شاید چنین بینشی مبتنی بر حُکمی زیاده قاطع و جزمی باشد. به گمان ما آن استقصای فکری که طیّ قرون پیش از ظهور بودا، در سرزمین هند رشد و تکامل یافت و مفهوم هستی یگانه و کلّی را که در ورای ظاهر متغیّر کائنات پنهان است رفته رفته پدید آورد، اهمیّتی خاصّ دارد. ولی در هر حال حقیقت این است که این استقصای فکری، که تأثیری هم در فلسفهی یونان نداشته است، به همان اندازه که به فلسفهی به معنای اخص مربوط میشود به الهیات نیز تعلق دارد.
به طور کلی، اندیشهی شرقی هر وقت خواسته است حقیقت جهان را بیان کند، به اساطیر دست یازیده و بدینگونه پوششی از صور محسوس به خود داده است. این اندیشه از جماعت برمیخاسته و نموداری از نیروی سنت بوده است. نخستین بار در یونان بوده که مردانی بزرگ از شیوهی مرسوم تفکر بریدهاند و انجمنهای مذهبی را به مکتب و مدرسه تبدیل کردهاند و در آنها به جستجوی محض حقیقت پرداختهاند. همین مردانند که استنباطی اصیل از جهان، اختیار و مسائل را به شیوهی نو طرح کردهاند و کوشیدهاند تا راه حلی صرفاً تعقّلی برای آن بیابند، و فیثاغورث جامع صفات آنان به شمار میرود.
البته در یونان هم خوض و غور فلسفی بعد از خوض و غور مذهبی ظهور کرده و حاصل آن را میتوان در «تبارنامهی خدایان» اثر هزیود و نیز در اوراق پراکندهی فرسید سیروسی دید. در اینجا میتوان پرسید که آیا خداشناسی یونان تحت تأثیر خداشناسی مشرق زمین قرار گرفته است؟
گلادیش میپنداشت که الهیات یونان از همان آغاز تحت تأثیر شرق قرار گرفته، و از این راه بود که فلسفهی یونان نیز از خاور زمین متأثر شده است. اما این عقیده هم، امروز منسوخ گشته است. مسلّم است که میان الهیات یونان با خداشناسی هند و بابل و مصر وجوه تشابهی هست؛ اما این وجوه تشابه را با اساطیر دور افتادهترین نقاط، مثلاً جزایر پولینزی Polynإsie هم دارد، به طوری که چون نمیتوانیم میان این تمدنهای گوناگون پیوند مستقیمی برقرار کنیم، ناگزیر چنین توجیه میکنیم که تشابهات مزبور معلول واکنش همان شعور جماعات انسانی در برابر نیروهای طبیعتند.
فهرست
نخستین فلسفه طبیعت
فرزانگی
مثال
صورت
دومین فلسفه طبیعت
مطلق
فرجام