- موجودی: موجود
- مدل: 194299 - 94/7
- وزن: 0.20kg
حکایت همچنان باقیست
نويسنده: علی اصغر حاج سید جوادی
ناشر: آبان
زبان كتاب: فارسي
تعداد صفحه: 65
اندازه كتاب: رقعی - سال انتشار: 1357 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
پاسخ نگارنده به نقد باقر مومني درباره جلال آل احمد
علی اصغر حاج سیدجوادی، یک سال پس از جلال آل احمد، در سال ۱۳۰۳ زاده شد، و ۵۰ سال پس از او زندگی کرد. اولین فعالیت مشترک آن دو، احتمالا عضویت در حزب «نیروی سوم» به رهبری خلیل ملکی، و همچنین نوشتن در نشریهای به سردبیری جلال آل احمد بوده که مقالات اعضای حزب را منتشر میکرده است؛ ماهنامهای با عنوان «علم و زندگی»، و نویسندگانی از جمله خود جلال، خلیل ملکی، سیمین دانشور، علیاصغر حاج سیدجوادی، و ناصر وثوقی.
در پرتو همین قرابت فکری و عملی است که جلال آل احمد در خاطرهای از شور و شوق اعضای حزب برای سوار شدن به اتوبوسی میگوید که قرار بوده آنها را به دیدار نخست وزیر ببرد، و در همین اثنا، جلال و «سید قزوینی» که تنها در ته اتوبوس جایی مییابند، به پیشنهاد جلال پیاده میشوند و به کافهای پناه میبرند. سید قزوینی، همان علی اصغر حاج سیدجوادی است.
مهرزاد بروجردی، در مقالهای با عنوان «غربزدگی و شرقشناسی وارونه» که در سال هشتم مجله ایراننامه انتشار یافته، علیاصغر حاج سیدجوادی را از جمله روشنفکرانی دانسته است که اندیشههای جلال آل احمد درباره غربزدگی و نیز آرای دکتر علی شریعتی درباره بازگشت به خویشتن را پی گرفتهاند.
آن دو یک بار دیگر در زمستان ۱۳۴۶ در کنار هم قرار میگیرند تا هسته اولیه کانون نویسندگان ایران، به پیشنهاد جلال آل احمد شکل بگیرد و علیاصغر حاج سیدجوادی، محمدعلی سپانلو، و نادر نادرپور، اساسنامه کانون را بنویسند و تا اردیبهشت ۱۳۴۷، کار خود را با هدف حمایت و استیفای حقوق مادی و معنوی اهل قلم آغاز کنند.
اما گویا آخرین همکاری نزدیک جلال آل احمد و علی اصغر حاج سیدجوادی، مقدمهای است که حاج سیدجوادی بر کتابی مختصر حاوی نامههای جلال آل احمد نوشته و در آن، با زبانی تحسینآمیز، «نثر عصبی و کوتاه و بریده و در عین حال بلیغ او» را «انگارهای از طرز برخورد جلال با مسائل اجتماعی زمان» دانسته و معتقد است «او الفاظ و لغات را همچون تازیانهای بر سر مسائل و شرایط حقیر و علیل روزگار خود میکوبد و این بزرگترین هنر یک نویسنده است که تنها در اسلوب و کلام خود بتواند تصویر ناهنجار زمان خود را متصور کند». گرچه تاریخ دقیق انتشار کتاب مذکور روشن نیست، اما احتمالا پس از درگذشت جلال آل احمد بوده است. تنها اطلاعات موجود در کتاب، نام ناشر، یعنی انتشارات سیاهکل است. انتشارات سیاهکل، وابسته به چریکهای فدایی خلق ایران بوده است. نسخهای از کتاب نامههای جلال آل احمد با مقدمه علی اصغر حاج سیدجوادی را میتوانید در کتابخانه مجازی ادبیات ببینید.
حاج سیدجوادی، عنوان مقدمه خود را «مسئولیت جلال» انتخاب کرده و معتقد است اگر داستان و نمایشنامه، ناهمواریهای محیط را زیرکانه به رخ میکشند، اما مسئولیت آنها در همین جا خاتمه مییابد و انسانِ شاعر و انسانِ نویسنده، در لاک خود پنهان میشود و از وقایع و حوادث فرار میکند. به باور حاج سیدجوادی، جلال آل احمد اما خیلی زود راه خود را از اینگونه زندگی هنرمندانه جدا کرد و فضای کلامی و بیانی نسل خود را درهمشکست و با شجاعتی بینظیر، به قلعه قدیمی و کهنه زبان مادری خود حمله برد. همین جاست که او به نثر عصبی، کوتاه و بریدهٔ جلال اشاره میکند و نشان میدهد که جلال، درافتادن با ارزشهای مسلط جامعه را از اختیار کردن زبانی متفاوت آغاز کرد تا از این راه، «الفاظ و لغات را همچون تازیانهای بر سر مسائل و شرایط حقیر و علیل روزگار خود» بکوبد.