- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 150186 - 59/1
- وزن: 0.30kg
حزب بلشویک و انقلاب دمکراتیک در روسیه
نویسنده: یوری کلیموف
مترجم: جعفر جهانبخش
ناشر: صلح
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 115
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1358 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
بخش مارکسیست انقلابی، رادیکال و یکی از دو شاخهٔ اصلی حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه بودند. بلشویکها در دومین کنگره حزب در ۱۹۰۳ میلادی به رهبری ولادیمیر لنین از منشویکها (اقلیت) جدا شدند و سرانجام پس از انقلاب اکتبر حزب کمونیست اتحاد شوروی را تشکیل دادند.
بلشویکها پس از تشکیل حزب خود در سال ۱۹۱۲، در طول انقلاب اکتبر در جمهوری روسیه در نوامبر ۱۹۱۷، قدرت را به دست گرفتند و دولت موقت الکساندر کرنسکی را سرنگون کردند و به عنوان تنها حزب حاکم در روسیه شوروی بعدی و کشور جانشین آن، شوروی تبدیل شدند. آنها خود را رهبران پرولتاریای انقلابی روسیه میدانستند. از عقاید و اعمال آنها غالباً تحت عنوان بولشویسم یاد میشود.
در سال ۱۹۱۷ میلادی دو انقلاب در روسیه رخ داد که روند تاریخ را تغییر داد. این انقلابها تحولات سیاسی و اجتماعی زیاد و نیز پایان حکومت سلطنتی در روسیه را به دنبال داشتند و در نهایت به تشکیل اتحاد جماهیر شوروی منجر شدند.ابتدا در ماه مارس آن سال، تشدید نارضایتی عمومی از فساد حکومتی، رکود اقتصادی و کمبود مواد غذایی باعث شورشهای زیادی شد.
یک عامل مهم در شکلگیری شورشها، عملکرد نیکلای دوم، تزار روسیه بود که هرگاه تصمیمگیریهای دوما (پارلمان روسیه که در سال ۱۹۰۵ تأسیس شده بود) را مخالف با اراده خودش میدید، آن را منحل میکرد. او از سوی دیگر، روسیه را وارد جنگ جهانی اول کرده بود؛ آن هم در حالیکه قدرت نظامی روسیه در آن زمان کمتر از آلمان بود و تلفات و خسارات زیادی از بابت جنگ به بار آمده بود و اقتصاد روسیه ضربه سختی خورده بود.
شورشها در پتروگراد (پایتخت که پیشتر سنپترزبورگ نامیده میشد) آغاز شد و در جریان آن، دهها کارگر تظاهرکننده با شلیک گلوله سربازان ارتش کشته شدند. اما وقتی اکثر سربازان پتروگراد از فرمان افسران سرپیچی کردند و به شورشیان پیوستند، تزار مجبور به کنارهگیری از قدرت شد. برادر او نیز از قبول تاج و تخت سر باز زد و به این ترتیب، سلطنت ۳۰۰ ساله خاندان رومانف بر روسیه به پایان رسید.
برای پر کردن خلا قدرت، کمیتهای از دوما یک دولت موقت را تعیین کرد تا جایگزین حکومت سلطنتی شود اما شورای کارگران و سربازان پتروگراد (سُویِت) حالا به رقیبی جدی برای دولت موقت تبدیل شده بودند و دولت موقت هم در زمینههای مختلف تصمیمگیری بسیار ضعیف عمل میکرد. این وضعیت زمینه را آماده کرد تا بلشویکها به رهبری ولادیمیر لنین کودتایی تقریباً بدون خونریزی را علیه دولت موقت انجام دهند و بعد دولت جدید به رهبری او تشکیل شود.
در سال ۱۹۱۸ جنگ دیگری درگرفت که در واقع جنگ داخلی روسیه و بین نیروهای بلشویک و نیروهای ضدبلشویک (ارتش سفید) بود. ارتش سفید در سال ۱۹۲۰ شکست خورد و دو سال بعد، اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی تأسیس شد...
جزوه سیاسی "چه باید کرد؟" از لنین که در سال ۱۹۰۱ نوشته شد، به تسریع جدایی بلشویکها از منشویک کمک کرد. در آلمان، این کتاب در سال ۱۹۰۲ منتشر شد. اما در روسیه، سانسور شدید انتشار و توزیع آن را غیرقانونی اعلام کرد. یکی از نکات اصلی در نوشتن لنین این بود که انقلابی تنها با رهبری قدرتمند که میتواند تمام زندگی خود را وقف این امر کند، حاصل میشود.
پس از اینکه انقلاب پیشنهادی با موفقیت دولت را سرنگون کرد، این رهبری قدرتمند قدرت را رها میکند و اجازه میدهد سوسیالیسم بهطور کامل توسعه یابد. لنین گفت که اگر انقلابیون حرفهای کنترل کارگران را حفظ نکنند، آنگاه آنها اهداف حزب را از دست میدهند و عقاید مخالف را اتخاذ میکنند، یا حتی انقلاب را کاملاً کنار میگذارند.