حرفی از هزاران که اندر حکایت آمد ؛ خاطرات حاج محمدتقی جورابچی

حرفی از هزاران که اندر حکایت آمد

نویسنده: علی قیصری
ناشر: تاریخ ایران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 363
اندازه کتاب: رقعی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1386 - دوره چاپ: 1

مروری بر کتاب

خاطرات حاج محمد تقی جورابچی - وقایع تبریز و رشت 30_1324 ه ق - متن کامل با اضافات

... در هرحال، بعد از رسیدن تلگراف، از انجمن با موزیک و نی، با دسته ی مجاهد که سر تفنگ ها شمع می سوزانیدند، و آقا میرتقی قلج هم میان دسته افتاده، قدری هم از سادات و آدم هایی که مشروطه خواه بودند، همه شمع در دست گرفته با جمعیت به بازار آمدند و کف می زدند که«مژده باد، تلگراف برقرار بودن قانون اساسی از تهران آمده.»

همه شادیانه می نمودند.
پنج شب چراغان نمودند.
غیر از بازارها، در محله ها هم طاق درست نموده، چراغانی بود.

تا حال، این جور چراغانی نشده که در محله ها هم چراغان باشد.

صد حیف! که آن وعده ها همه بی اصل شد، و آن زحمت ها که کشیده و آن خون ها که ریخته شد، باز آخر نگذاشتند؛ آن وزرا که در تهران بودند، امیربهادر و مشیرالسلطنه و غیر آنها، آبروی دولت ایران را در میان جمیع دولت ها بردند و چقدر صدمه زدند آنها و کیسه خودشان را پر کردند...

فهرست

• تفریظ و تبرک
• مقدمات: در خلقت انسان و مقصود آفرینش
• شرح سوابق و اولاد خانواده جورابچی
• سال 1324 و 1325 هجری قمری
• سال 1326 هجری قمری
• و...