- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 172218 - 53/4
- وزن: 0.30kg
حتی وقتی می خندیم
نویسنده: فریبا وفی
ناشر: نشر مرکز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 92
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1385 - دوره چاپ: 3
مروری بر کتاب
22 داستان
همین جاست که باید مثل یک سرباز کارگشته شلیک کنی ولی نه شلیک تیر که شلیک خنده. باید بتوانی بخندی. خنده بلند آدم بی غل و غش. باید آنقدر خوش دلانه بخندی که به راحتی او را هم به خنده بیاوری. باید به خودتان نگاه کنید و بخندید با صدای بلند. درست در این لحظه است که خنده می تواند یک فشفشه باشد توی آسمان تاریک و فقط بعد از این خنده است که ...
ما چهار زنیم. وقتی دور هم جمع می شویم می توانیم بخندیم حتی اگر غمگین باشیم. حرف های ما از بچه هایمان شروع و به مردهایمان ختم می شود. همین است که صدایمان اول نرم و لطیف است و آرام آرام خشن و خشن تر می شود. همه ما به شوهرانمان خیانت می کنیم. یکی از ما زن عقب مانده ای است که با پختن غذا با آب دهان، به شوهرش خیانت می کند.
دیگری مردش را از نظر مالی غارت می کند، او این کار را خیانت می داند. من سال هاست که احساسم را از شوهرم گرفتم و او را مثل یکی از اشیای خانه می بینم، این خود نوعی خیانت است. نفر چهارم هم خیانت کرده اما نه به شوهرش، به خودش، چون هرگز آن طوری که دلش خواسته زندگی نکرده و خودش حالا نمی داند چطور دلش می خواسته زندگی کند.
فهرست
• حتی وقتی میخندیم
• راز
• دو روز
• باز هم بگو مادام
• یک برادر
• بی دغدغه
• چهره شوهرم
و ...