دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

حافظ و پیر مغان

حافظ و پیر مغان
درحال حاضر موجود نمی باشد
حافظ و پیر مغان
  • موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
  • مدل: 144375 - 92/7
  • وزن: 0.40kg
  • JAN: keynaz
0 ریال

حافظ و پیر مغان

نویسنده: محمدتقی موید
ناشر: کوشامهر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 140
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1374 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو ~ نو 

 

مروری بر کتاب

یک اثر تحقیقی در حافظ شناسی

رشته‌ای بر گردنم افکنده دوست       می‌کشد هر جا که خاطر خواه اوست

یکی از راه‌های رسیدن به فهم و شناخت ذهن و زبان حافظ  پی بردن به کنه و ماهیت بازیگرانی است که در دیوان او نقش‌آفرینی می‌کنند و حضوری فعال دارند؛ چه این بازیگران به دو رده مخالف و متضاد تقسیم می‌شوند.

 دیوان حافظ نمود بارزی از دنیای اضداد بازیگران و قهرمانان غزلیاتی است که در دو گروه مخالف هم قرار دارند. ( هر چند بازیگرانی نیز هستند که در این دو طیف جای ندارند مانند باد صبا که پیام‌آور بین عاشق و معشوق است و...).

نخست شخصیت‌هایی که موافق طبع و ذهن و زبان و منش حافظ هستند و نگاه حافظ به آن‌ها مثبت است؛ کاراکترهایی نظیر پیر (با ترکیباتی از قبیل پیر مغان، پیر گلرنگ، پیر میخانه و...)، رند، مغبچه و... که با حافظ همسو و همراه هستند و به فرموده حافظ :

گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش     خاکروب در میخانه کنم مژگان را

و دیگر، شخصیت‌هایی که از منظر حافظ منفور هستند و خواجه ما با آنان سر سازش و تسامح ندارد و هماره به دنبال گوهر آزادی و آزادگی است. چنان که خود می‌فرماید:

سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو      گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم

کسانی مانند زاهد، صوفی، محتسب، شیخ و... از آن دسته نقش‌آفرینانی هستند که بارها در جای جای دیوان دل شاعر شوریده ما را به درد آورده‌اند و از دست و زبان آنان خواجه به ستوه آمده است تا جایی که می‌فرماید:

شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش      که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

در اینجا بحث از پیری است که حافظ در غزلیات خود از او یاد کرده و در ابیات خود از وی نام برده و در مواردی هم که به صراحت از این پیر- پیر مغان- نام نبرده، حضور معنوی او بر شعر خواجه سایه افکنده است.این پیر مغان که نه در صومعه های رسمی، بلکه در دیر مغان در میکده، در کوی میفروشان و در کوی عشق اقامت دارد و نور خدا را در همه جا، حتی در خرابات مغان نیز می بیند، پیر کامل و خالص و پاکباخته و وارسته ای است که وصف او را باید از زبان حافظ بشنویم.

پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت     آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد

پیر مغان در جواب مریدان خود بیان می‌دارد که قلم صنع الهی  (ترکیب قلم صنع تشبیه بلیغ است؛ چه صنع به معنای آفرینش می‌باشد و صنع به قلمی تشبیه شده که صانع و نقاش این قلم آفریدگار عالمیان است) برای صوفی و زاهد نیز مانند دیگر آدمیان دو قطب و بعد وجودی را که عبارتند از قطب روحانی و قطب جسمانی، سرشته است و اگر صوفی و زاهد نیز بنا به اقتضای بعد جسمانی خود در نهان به باده‌نوشی و گناه دست می‌یازد بر او حرجی نیست زیرا این عمل برآمده از قطب تاریک و جسمانی او است نه قطب رخشان روحانی او. اما بهتر آن است که آدمی با توجه به مقام خلیفة‌الله بودن و گوهر نابی که یزدان سرای ناسوت و لاهوت در اختیار او قرار داده است در قطب و بعد روحانی وجود خود گام بردارد و به سر حد کمال خویش دست یابد.

 این گونه پیر ما به زیبایی هر چه تمام‌تر نه تنها بر عیب صوفی خرده نمی‌گیرد و بر طبل رسوایی او نمی‌کوبد بلکه خطا و عیب او را توجیه می‌کند و بر آن سر پوش می‌گذارد.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات