- موجودی: موجود
- مدل: 190654 - 61/4
- وزن: 0.30kg
جیبی پر از بادام و ماه
نویسنده: ژیلا تقی زاده
ناشر: حوض نقره
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 216
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1387 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
نازیلا صدای باران را شنید «عروس کم کسی نبود. دختر ضیاء الدوله از کله گنده های نظمیه، خلاصه خنچه کش ها و قاطرچی ها از عقب سر و چند نفر مولودی خون جلوتر می رفتن... گروه نظامی سواره و پیاده با ساز و برگ پشت سر اینا به صف می اومدن... حالا جهیز چی بود».
عزیر بخاری نفتی را باز کرد تا فتیله اش را روشن کند.
نازیلا کبریت آورد.
بیست سی دست رخت، غیر از چمدونای رخت مجلسی که یه قطار بود، مسینه آلات و بلور و نقره جات ده دوازده خنچه!
متکا و پشتی مخده همه مروارید دوز و زرباف.
دیگه... از طاقچه پوش وفرش بگیر تا رخت خواب و مفرش قالیچه ای... همه رو نن جون بهم می گفت منم تماشا می کردم، اسباب مطبخ و چینی جات خیلی بود، شاید پونزده بیست خنچه.
بخاری قرمز و آبی می سوخت و درخت بادام با هلال داس مانده بود زیر رگبار.