- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 40090 - 75/2
- وزن: 1.50kg
- UPC: 59
جهانگشای نادری
نویسنده: میرزا مهدی خان استرآبادی
به اهتمام: سیدعبدالله انوار
ناشر: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 870
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1377 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
چیرگى نویسنده بر زبان ترکى و پیروى او از وصاف الحضره، زمینه را براى پر شدن متن این کتاب از واژگان ترکى و مغولى فراهم آورده. وى حتى نام سالها را در سرفصلهاى کتاب به ترکى مغولى نوشته است. نام کتاب را تقلیدى از جهانگشاى جوینى مىتوان برشمرد. این اثر را که منبعى دست اول در باره تاریخ افشاریه به ویژه دوران نادر به شمار مىرود، از دید گونههاى تاریخنگارى، در دسته کتابهاى «سلاطینى» یا «سلسلهاى» مىگنجد. نویسنده تنها «وقایعنگار» است و در تحلیل رویدادها قلم نمىفرساید و خود را «از چاکران حضور و به ضبط وقایع مأمور» مىخواند. عبارتهاى گزارشهاى وى در باره سرعت عمل و رفتار غافلگیرانه نادر یا وضع آشفته دشمنان وى، از بهجت و سرور سرشار است.
حماسههاى قهرمانانه ارتش نادر در صحنههاى گوناگون پیکار با دشمنان خارجى، نویسنده را به اندازهاى خشنود و بىخود مىساخت که گویى فردوسىِ نثر است و حدیث رستم را ساز مىکند. بارى، سخنان او از یکپارچگى و استوارى ویژهاى برخوردار و جز در برخى از نوشتههاى هزلآمیز دوستانه، بر پایه جِد استوار است. با توجه به متن این اثر، مىتوان گمان زد که نویسنده، آگاهى کاملى به عربى داشته است. چیرگى انکار ناپذیر او بر کلام خداوند (قرآن) و احادیث و به کارگیرى آنها در نوشتههایش، این دعوى را اثبات مىکند. توانایى ویژه او در پیوستن رزم و بزم به یکدیگر در این کتاب شگفتىبرانگیز است. این را نیز نمىتوان نادیده گرفت که وى مانند دیگر قلمزنان روزگارش، در بسیارى از جاها از شعرهاى شاعران بهره مىگرفته یا خودش شعرى مىسروده است.
درونمایه این کتاب بر پایه عنوانهاى خود نویسنده، در چهار بخش عرضه مىشود: مقدمه؛ گفتار در بیان حال نادر و اعمال او؛ توجه اعلاحضرت شاه طهماسب به عزم محاربه با ملک محمد سیستانى و ورود نادر به موکب اعلا؛ وقایع دشت مغان و شاهى نادر.
این کتاب به رخدادهاى دوران افشاریه مانند شورش افغانها و چیرگیشان بر اصفهان، رویداد هرات، آشوبهاى گوناگون آن روزگار و ماجراى شوراى مغان و رسیدن نادر به شاهى و اندکى از ماجراى پادشاهى علىقلى خان و ابراهیم خان و رویدادهاى دوره آنان مىپردازد. همه سخنان نویسنده در این کتاب، بر کانون نادر شاه مىگردد. او پیروزىهاى نادر را مىستاید، اما از ناکامىهایش سخن نمىگوید.
سیاست خارجىاش را تأیید مىکند و لشکرکشىهاى او را به آسیاى مرکزى و داغستان، کارهایى به انگیزه دفاع از کشور مىنماید. وى حتى تأثیر تودهها را در نبرد با افغانان و ترکان نادیده مىگیرد و رهایى ایران را از چنگ آنان، تنها به کوششهاى نادر منسوب مىکند.
وى از پرداختن به درد و رنج زندگى مردم آن روزگار خوددارى مىکند. بر پایه نام کتاب، چیزى جز گزارشهایى در باره جهانگشایىهاى نادر در آن نباید جست و اشاره نویسنده به درد و رنج مردمان اصفهان هنگام محاصره افغانان، تنها به انگیزه بزرگنمایى پیروزى نادر بر آنان و رها ساختن اصفهانیان نه همدردى محض با آنان صورت پذیرفته است.
او هنگامى که به شرح لشکرکشىهاى نادر به هندوستان مىپردازد، طوق تقصیرها بر گردن محمد شاه گورکانى مىاندازد و حتى به گمان، مىخواهد از درشتى رفتار پادشاه ایران با شاه گورکانى بکاهد و با آوردن عبارتهاى نرمى، جامه ناپسند این رفتارها را رفو کند. وى همچنین، سَرورش را با اوصافى مانند همایون خان اعلاحضرت، سکندر حشمتدار، زحمتکش طریق نام و ننگ، مظهر قدرت الهى و .. مىستاید.
گمان مىرود که ستایشها و مداحىها، از میهنپرستى نویسنده سرچشمه گرفته باشد؛ زیرا به گفته دفتر روزانه نمایندگى هند شرقى انگلیس در بندر عباس، وى از شریفترین مردان روزگار خود بود و به هیچ روى، هیچ رشوهاى از هیچ مقام و دستگاه دولتى نگرفت. این کتاب را، کامل کننده اثر دیگر نویسنده؛ یعنى دره نادره مىتوان برشمرد.
بر پایه سخنان نویسنده، وى هیچگاه از نادر دور نبوده و همه جا آن سردار ممدوح خراسانى را همراهى مىکرده است و از این رو، اطلاعاتى که از رویدادهاى خرد در آن زمان یا تصمیمگیرىهاى نادر عرضه مىکند، بسیار مهم مىنماید.
او به رغم، محمدکاظم مروزى که اخبار را از کسان و مرتبطان و راویان دور و نزدیک مىگرفت، با سپهسالار خویش همگام مىشد و به چشم خود مىدید که دشمنان مغرور و غافل ایران، همه جا از شمشیر دلاوران ایرانى مىگریزند و در برابر حملههاى پیوسته ارتش نادرى تاب نمىآورند و مىگریزند.
به گمان، نویسنده به حقیقت نادر را دوست مىداشت؛ زیرا سخنانش در باره وى در دوره شش سالهاى که او رضاقلى میرزا را کور کرد و کارش به فروافتادگى روحى و بدخویى انجامید، سخت احتیاط آمیز و بىچهره و هویت است، اما به هر روى از نکتههاى ادبى و سیاسى ریزبینانه تهى نیست. او از پیشآمدهاى این سالها به تلخى یاد مىکند و از شرح آنها سر مىپیچد. بسیارى از رویدادهاى ناگوار را مانند سرکشى میرزا تقى خان شیرازى به سردى مىنویسد و از درازگویى در باره آن مىپرهیزد.
وى که در باره نوروزهاى شکوهمند قلم مىفرسود، در این دوره آنها را نیز فرو مىگذارد و با اندوه و درد پذیراییشان مىکند. دلیل توفیقمندى نادر را زیرکى و دانایى میرزا مهدى مىتوان گمان زد. براى نمونه، وى در حل مشکلات نادر با عثمانیان بسیار تأثیر گذارد. گفتنى است واژه «روم» یا «رومیه» در این کتاب در معناى امپراطورى عثمانى به کار مىرود؛ زیرا عثمانیان امپراطورى خود را بر ویرانه تمدن بیزانس (روم شرقى) بر پا کردند.
وى در سفر نظامى به هند، با ریزبینى و کنجکاوى به اوضاع اجتماعى مردم توجه کرده و اشارتها و کنایات فراوانى در این باره در اثرش گنجانده است. البته این ویژگى، کتاب او را همسنگ ما للهند ابو ریحان نمىکند؛ زیرا ابو ریحان که همراه محمود غزنوى به هند رفت، آشکارا از پدیدههاى اجتماعى، مذهبى و سیاسى سخن گفت و در باره آنها بحث کرد، اما میرزا بدون هیچ بدگمانى در باره نادر، حق زیردست (ضعیف) را از آن زبردست (اقوا) مىداند و در باره دست گشادن نادر به ضبط خزائن هند، به او بددل نمىشود.
این کتاب در سنجش با دیگر کتابهاى تاریخى دوره پر کشمکش افشاریه، بیشتر خوانده شده و نسخههاى آن به رغم اینکه بیش از دویست سال و اندى از نوشتنش نمىگذرد، فزونى یافته است.
شرقیان و اروپاییان، این کتاب نویسنده را بیش از دیگر آثار او مهم شمرده و آن را به فرانسوى، انگلیسى و آلمانى ترجمه و بارها در تبریز، تهران و بمبئى چاپش کردهاند. درونمایه این کتاب بر پایه موضوع و جایگاه زمانى آن سامان یافته و نویسنده در آغاز هر فصل با عنوانهایى مانند «در بیان حوادث سال ...» یا «در ذکر حوادث سال ...» یا «در تتمیم حوادث سال ...» به گزارش در باره آنها پرداخته است.
مصحح در مقدمه، اطلاعات ارزندهاى در باره زندگى و آثار نادر شاه و نویسنده و نسخههاى خطى این اثر و شیوه کارش در تصحیح آن عرضه مىکند و براى زدودن گنگى برخى از عبارتهاى کتاب، با بهرهگیرى از چند کتاب فارسى و خارجى، تعلیقه درازدامنى بر آن مىافزاید. شمارهگذارى چهاربخشى سطرهاى کتاب، کار یافتن واژگان و عبارتهاى پیچیده یا گنگ را آسانتر مىسازد و توضیحات وى در پانوشتها نیز سودمند است. نمایه « امکنه و رودها و کوهها» و «اشخاص و ایلات و طوایف و خاندانها» و نمایه شمارى از واژگان کهن آمده در این کتاب، راه تحقیق را براى پژوهشگران هموارتر مىسازد.