- موجودی: موجود
- مدل: 200305 - 32/2
- وزن: 0.60kg
جهان فرمای کوچک
نویسنده: نادر وحید
ناشر: البرز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 488
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1383 - دوره چاپ: 1
کیفیت : درحد نو ؛ لبه کتاب تاب دارد
مروری بر کتاب
در این داستان، "جهانگیر" سرمایهدار بزرگ خانواده اصیل جهانفرماست؛ او سالها پیش همسرش را از دست میدهد و با "فرنگیس" ازدواج میکند. جهانگیر از همسر اولش صاحب پسری به نام بابک است که او را به دلیل نافرمانی و ازدواج بدون اجازه با دختری یزدی، از خانواده طرد کرده است؛ اما در صبح یکی از روزها خبر مرگ بابک میرسد و....
فرنگیس همچنان در فکر آن تلگراف و واکنش خشن و غیر منطقی جهانفرما بود. تقریباً اطمینان داشت که تلگراف از جانب بابک بوده و هرچه فکر می کرد، نمی توانست رفتار کینه توزانهء شوهرش را تایید کند و حق را به او بدهد. مگر بابک چه خطایی کرده بود، به جز آنکه خواسته بود با دختر موردعلاقه اش ازدواج کند؟ این گناهی نبود که مستحق چنین مجازاتی باشد که جهانفرما رابطهء پدر فرزندی را به طور کلی قطع کند و حتی حاضر نشود تلگرافی که از جانب او رسیده است، آن هم پس از ده سال، باز کند و بخواند. به نظر فرنگیس این دیگر لجبازی خاص جهانفرماها بود.
اما راستی چه چیزی باعث شده بود که بابک، پس از این همه سال، تلگرافی برای پدرش بفرستد؟ فرنگیس چند بار وسوسه شد کوکب یا یکی از بچه ها را بفرستد پاره های تلگراف را برایش بیاورند؛ اما خودش هم نمی دانست چرا تردید می کرد. فکر تلگراف بدجوری ذهنش را به خود مشغول داشته بود. نکند اصلاً از طرف بابک نبود، ولی به بابک مربوط می شد؟ نکند این یکی هم، خبر شوم مرگ کسی را با خود داشت؟