- موجودی: موجود
- مدل: 202718 - 67/3
- وزن: 0.40kg
جنگل های تاریک آمازون
نویسنده: ژول ورن
مترجم: عنایت الله شکیباپور
ناشر: اکباتان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 219
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1369 - دوره چاپ: 5
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
مصور
در سال 1852 که داستان ما شروع می شود، اسیران فراوانی در کشورهای پرو و برزیل زندگی می کردند و کاپیتان جنگل که در این نقطه صاحب قدرت بود، تا می توانست سیاهان را از این حدود متواری می ساخت و در واقع یکی از وظایف کاپیتان جنگل این بود که سیاهان را از این حدود دور سازد. زیرا منافع صاحبان جنگل ایجاب می کرد که به سیاهان اجازه مداخله در امور جنگل نمی دادند.
این مرد را به نام توراس می نامیم زیرا نام دیگری نداشت و کسی او را به درستی نمی شناخت. این مرد نه هندی بود و نه سیاهپوست و نه می توان گفت که از سفیدپوستان برزیل بود. به طوریکه شهرت داشت از اهالی برزیل بود ولی کسی نمی دانست از کجا آمده و از کدام خانواده است. ظاهر حالش نشان می داد که بایستی از ماجراجویان بی نام و نشانیست که در این صفحات زندگی می کردند. در این حال که ما از او صحبت می کنیم، در برزیل اقامت نداشت.
آنجا نواحی جنگلهایی بود که به کشور پرو تعلق داشت و رودخانه بزرگ آمازون از کنار آن می گذشت. توراس مردی بود در حدود سی و پنج ساله با سر و وضع مناسب، و از رنگ و رو و چروکهای چهره اش نمایان بود که روزگار به سختی گذرانده و در آفتابهای گرم برزیل و در میان جنگل ها پرسه میزده...
داستان فردی بنام جان کارِل می باشد او مردی برزیلی است که چندین سال قبل از این ماجرا به دهکده ی “ایکیتوس” واقع در مرز پِرو آمده بود. او مردی فقیر و تنها بود ولی توسط مردی مهربان به نام ماگاتاس پناه داده شده بود. بعد از مرگ ماگاتاس، کارل با دختر او ازدواج کرد و حالا در همین دهکده زندگی شرافتمندانه ای داشت. او تصمیم می گیرد با خانواده به شهر “بلما” رفته و آن جا عروسی دخترش را جشن بگیرد.
ولی در راه با مردی شکارچی به نام توراس رو به رو می شود. توراس که از راز زندگی مردی بنام "جون گارل باخبر" که سی سال پیش به اعدام محکوم شده و توانسته بود پیش از کشته شدن از زندان بگریزد، آگاه میشود و این سرمنشا پیشنهاداتی از توراس به او و خلق یک داستان پرماجرا در دل سفری به درون جنگلهای آمازون در آمریکای جنوبی میشود.