- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 122760 - 28/5
- وزن: 0.30kg
- UPC: 68
جبه خانه
نویسنده: هوشنگ گلشیری
ناشر: کتاب تهران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 118
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1362 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ نوشته تقدیمی دارد
مروری بر کتاب
من همیشه رقصیده ام خودت گفتی خرس را می برند بالای ماهیتابه ی بزرگ مسی ٬طبل می زنند در نقاره می دمند و خرس می رقصد: این پا و آن پا می شود ٬بر این پا و آن پا یله می شود ٬دستی هم گاهی تکان می دهد.بالا تنه اش را هم تکان می دهد . میسوزد و تکان می دهد.من رقصیده ام پدر٬فقط رقصیده ام.
درادبیات معاصر ما چند نویسنده هستند که آثارشان می تواند در پهنه ی ادبیات جهان جلوه داشته باشد. هوشنگ گلشیری یکی از این انگشت شمار نویسندگان معاصر ایرانی ست. اگرچه جلوه ی بارز آثار گلشیری، زبان اوست و این زیبایی هرگز نمی تواند به عینه به دیگری منتقل شود، اما این ویژگی منحصر به فرد آثار گلشیری نیست.
در سفیدی میان سطور آثار گلشیری همیشه حرف هایی برای خواندن هست، نشانه هایی برای اندیشیدن و به فکر فرو رفتن. وقایع، صحنه ها و شخصیت های گلشیری حتی در آثار کمتر خوبش، معلول و نچسب نیستند. گلشیری قصه گویی تواناست. در میان آثار او اثر بد وجود ندارد. در نهایت چند کار متوسط رو به خوب دارد که از شاهکارهایش محسوب نمی شوند.
"معصوم"های گلشیری اما از کارهای درخشان او هستند، همین طور "جبه خانه" و "نمازخانه ی کوچک من" و... بالاخره "شازده احتجاب" که یکی از قله های ادبیات معاصر فارسی ست.جُبهخانه در قدیم به اسلحه خانه گفته میشده است و در اصفهان به خانه هایی گفته میشده که پر از عتیقه جات است. این کتاب ۴ داستان دارد که جبه خانه بهترین داستان این مجموعه است و نام کتاب از این داستان برگرفته شده است.
وقتي ماشين كنار خيابان نگاه داشت، اول نقاب كلاه راننده را ديد. نيمرخش پيدا نبود، در سايه بود.زن را بعد ديد: سروشانه ها فرورتفه در نرماي طرف راست صندلي عقب، با عينكي تيره، بي هيچ دوره اي.موهاش افشان بود و سياه. مدل ماشين را نتوانست حدس بزند. بزرگ بود و سياه. سگ را كه طرف چپ زن ديد دستش را دراز كرد و جزوه اش را از روي نيمكت برداشت. توي خانه يا حتي توي بيشه ها نمي شود خواند.
فهرست
جبه خانه
به خدا من فاحشه نیستم
بختک
سبز مثل طوطی ، سیاه مثل کلاغ