- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 187066 - 11/5
- وزن: 0.30kg
جایگاه انسان در اندیشه کانت
نویسنده: منوچهر صانعی دره بیدی
ناشر: ققنوس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 152
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1384 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
انسان در اندیشه کانت موجودی است آگاه، مختار و مقتدر؛ و چون آگاهی و اختیار و اقتدار از صفات الوهیت است، در نظر او، انسان موجودی است الهی. نسبت دادن این صفات به انسان البته از آرای ابتکاری کانت نیست، بلکه این دریافت، دریافت غربی از انسان است که اولین نشانه های تاریخی آن در کتاب های ایلیاد و ادیسه هومر آمده، سپس در آرای افلاطون، ارسطو و رواقیان متجلی شده، آن گاه از مضامین مسیحیت عبور کرده، در قضیه « کوگیتو » ی دکارت تقویت شده و در نهایت به کانت رسیده است.
در سنت غربی مرز متمایزی بین انسانیت و الوهیت وجود ندارد؛ و اگر چیزی به نام « تعالی » وجود داشته باشد، انسان است که متعالی از طبیعت است و مفهوم الوهیت به عنوان مفهومی متعالی در اصل صفت انسان است. به تعبیر ساده تر، در سنت غربی، خدا انسان آسمانی و انسان خدای زمینی است. صفات الهیِ علم، قدرت، آزادی یا اختیار و ماندگاری یا ابدیت در وجود انسان تحقق می یابد. مفهوم انسان در سنت غربی نه تنها شریک مفهوم الوهیت بلکه عین آن است؛ و مرز انسان و خدا اعتباری است، نه حقیقی. یونانیان خود را نه مخلوق خدایان که از نژاد آن ها می دانستند.
«زئوس پدر خدایان و مردمان» هر دو است و آگاممنون، پسر آتره، خطاب به «آخیلوس که از نژاد خدایان بود» می گوید: «ای آخیلوس که همانند خدایانی» و آخیلوس خطاب به تالتیبیوس و اوریبات می گوید: «درود بر شما ای فرستادگان و پیام آوران زئوس و مردمان.» به این ترتیب قهرمانان یونانی به صراحت صفات انسانی و الهی دارند و «آخیلوس ایزدی [است] که پاهای خسته نشدنی داشت».
جامعه خدایان در سنت یونانی همانند جامعه انسانی دارای مراسم جنگ ، آشتی ، ازدواج ، حکومت ، خصومت و... بود، به طوری که «آسیتوشه، زن زیبای آکتور، پسر آزه، در کاخ بلند آکتور از خدای جنگ بار برداشته بود...» و «مردم اسپلدون فرمانبردار اسکالاف و یالمن بودند که نژادشان به آرس، خدای جنگ، می رسید.» . مجلس ها و اجتماعات ایلیاد بین انسان ها و خدایان به نحو یکسان برقرار می شود و خدایان و انسان ها در این اجتماعات در کنار هم قرار دارند.