- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 115904 - 83/3
- وزن: 0.30kg
جامعه ی نمایش
نویسنده: گی دبور
مترجم: بهروز صفدری
ناشر: آگاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 280
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1393 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
این کتاب، یکی از تاثیرگذارترین آثار گیدوبور است که در انقلاب ۱۹۶۸ نقش مهی ایفا کرد. نويسنده در این کتاب با تبیین موقعیت نمایشی یا چیره بودن تصاویر بر زندگی ، تمام اشکال دیگر حاکمیت را نشان داده است. به سیستم دستمزد کار و تولید کالا و تمام سیستم های سلسله مراتبی ایراد گرفته و متذکر شده که این گونه حاکمیت ها به قدرت بی حد و حصرشان تنها در سایه ی نمایش ادامه می دهند.
نویسنده در این کتاب با تبیین موقعیت نمایشی یا چیره بودن تصاویر بر زندگی ، تمام اشکال دیگر حاکمیت را نشان داده است. به سیستم دستمزد کار و تولید کالا و تمام سیستم های سلسله مراتبی ایراد گرفته و متذکر شده که این گونه حاکمیت ها به قدرت بی حد و حصرشان تنها در سایه ی نمایش ادامه می دهند.
او می نویسد : « نمایش ، تا حدودی انباشت سرمایه است که به تصویر تبدیل می شود». و نتیجه می گیرد که تصویر واحد پول جامعه ی معاصر است. جامعه ی نمایشی دبور تاثیر بهسزایی بر دانشجویان شورشی در می ۱۹۶۸ داشت.
بسیاری از نوشته های کتاب به عنوان گرافیتی بر دیوار های پاریس برای نشان دادن اعتراض استفاده شد. در سال ۱۹۷۳ دبور فیلم جامعه ی نمایش را ساخت و در سال ۱۹۸۹ یادداشت هایی بر جامعه ی نمایش را در جهت نشان دادن ثابت بودن بر موضعش نوشت.
گی ارنست دوبور (Guy Ernest Debord) (زاده ۲۸ دسامبر ۱۹۳۱ - درگذشته ۳۰ نوامبر ۱۹۹۴)، تئوریسن مارکسیست فرانسوی، نویسنده، فیلمساز و از اعضای بنیانگذار بینالملل موقعیت گرایانه بود. وی همچنین مدت کوتاهی عضو جنبش سوسیالیسم یا بربریت بود. گی دوبور در پاریس متولد شد. پدرش هنگامی که او کودک بود درگذشت و او با مادربزرگش زندگی میکرد. پس از پایان دوران دبیرستان در دانشگاه پاریس در رشته حقوق به تحصیل پرداخت. او یک شاعر، نویسنده و فیلمساز انقلابی شد؛ و به همراه ژیل وولمان بینالملل لتریتس را بنیانگذاری کرد.
وی در دههٔ ۱۹۶۰ بینالملل موقعیت گرایانه را رهبری میکرد که تأثیر بسیاری بر خیزش سال ۱۹۶۸ داشت. کتاب جامعهٔ نمایش او یکی از متون مؤثر در انقلاب ۱۹۶۸ بود. در دههٔ ۱۹۷۰ از فعالیتهای خود کاست و بیشتر به فیلمسازی پرداخت. در ۳۰ نوامبرِ ۱۹۹۴ گی دُبور در خانهاش در ناحیهٔ اوورنی فرانسه با شلیکِ گلولهای در قلبِ خویش، خود کشی میکند. پیکرش سوزانده و خاکسترش به رودِ سن ریخته میشود.