- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 155731 - 86/4
- وزن: 0.40kg
جام جهانی در جوادیه
نویسنده: داوود امیریان
ناشر: قدیانی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 272
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1389 - دوره چاپ: 7
کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
دو نوجوان از محله جوادیه تهران که به دنبال جایی برای بازی فوتبال در تابستان می گردند بهطور اتفاقی با پسر سفیر کانادا در ایران آشنا میشوند. یکی از این نوجوانان به نام سیاوش که به زبان انگلیسی آشنا است به «الکس» فارسی یاد میدهد. الکس که فهمیده است سیاوش قرار است یک دوره مسابقه فوتبال در محله برگزار کند پیشنهاد میدهد که فرزندان کارمند سفارت کانادا نیز به عنوان یک تیم در این مسابقات شرکت کنند.
پس از موافقت سیاوش، تیمی هم از فرزندان کارکنان سفارت برزیل در این مسابقات ثبت نام میکنند. از طرفی کارگران نوجوان افغانستانی هم که در محله ساکن هستند یک تیم تشکیل میدهند و به مسابقات میآیند و به این ترتیب یک جام جهانی فوتبال نوجوانان در محله جوادیه برگزار میشود: حالا همهی اهل محل به سیاوش توجه میکردند. هرجا میرفت، در صف نان و مغازه و لبنیاتی، او را با انگشت به هم نشان میدادند و پچپچ میکردند و سر تکان میدادند. سیاوش کمکم داشت از این وضعیت کلافه میشد. غروب بود، سیاوش و دوستانش در پارک گلبهار جلسه داشتند.
همه نشسته بودند و چشم به دهان سیاوش دوخته بودند. سیاوش سرش را پایین انداخته بود و انگشتان دستش را توی موهای سرش فرو برده بود. یوسف گفت: «چی شده سیاوش! از چی میترسی؟» سیاوش سر بلند کرد و گفت: «قضیه حسابی جدی شده. من اصلاً فکرش را نمیکردم اینُطوری بشود.»
محمدعلی دستی به موهای ژلزدهاش کشید، تار موهای جلوی سرش را دور انگشت پیچ داد و خندهخنده گفت: «ناراحت نشو سیاوش، اما از قدیم گفتهاند یک دیوانه سنگی تو چاه میاندازد و صد تا آدم عاقل را سر کار میگذارد!» بابک به محمدعلی توپید: «معلومه چی میگویی؟ یعنی سیاوش دیوانه است؟»